سیما فیلم همچنان شهریار را سانسور می کند !
تبریزی با اعتراض مجدد به حذفیات سریال «شهریار»: سیما فیلم همچنان به سانسور ادامه میدهد
پسر شهریار: بعد فرهنگی شخصیت شهریار تحریف نشده است
کمال تبریزی پس از پایان پخش قسمت بیستم سریال «شهریار» نسبت به حذفیات مجدد این مجموعه اعتراض کرد.
این کارگردان که شامگاه جمعه در رادیو گفتوگو حاضر شده بود به اقدام سیما فیلم در ممیزی قسمت نوزدهم و بیستم سریال «شهریار» (بدون اطلاع وی) انتقاد و تصریح کرد: این درحالی است که رییس سازمان صداوسیما در روزهای گذشته تماس گرفت و این قسمتها را از قسمتهای خوب مجموعه «شهریار» برشمرد؛ اما مرکز سیما فیلم همچنان به سانسور ادامه میدهد.
روز جمعهبیستم اردیبهشتماه، بلافاصله پس از پخش قسمت جدید سریال «شهریار» گفتوگو با هادی بهجت تبریزی، تنها اولاد ذکور استاد شهریار به روی آنتن شبکه دو سیما رفت.
در این مصاحبه، فرزند استاد شهریار با اشاره به اینکه کارگردان و فیلمنامهنویس این سریال پیش از ساخت، طی چند جلسه با وی مشورت داشتهاند، در مجموع نسبت به نحوه ساخت سریال «شهریار» ابراز رضایت کرد.
هادی بهجت تبریزی سپس با تأکید بر اینکه در ساخت سریال «شهریار» در بعد فرهنگی شخصیت این شاعر هیچ تحریفی صورت نگرفته است، در عین حال تغییر در جزئیات زندگی شهریار را از حقوق کارگردان و فیلمنامهنویس برشمرد.
به گفته وی کلیات قصه سریال «شهریار» با مشکلی مواجه نبوده است.
فرزند استاد شهریار در ادامه نقد یک اثر هنری را دشوار خواند و در این ارتباط به برخی اشعار این شاعر اشاره داشت که در آن منتقدان را خطاب قرار داده و خواسته بود که ابتدا اشعارش را بخوانند و سپس آنها را نقد کنند.
وی همچنین معتقد است: هنرمند باید تمام مطالب را درباره موضوع یا شخصی که قرار است درباره آن فیلم بسازد بشوند و سپس از زاویه دید خود آنها را به تصویر بکشد.
او به دیداری که در شهر تبریز با کارگردان و نویسنده سریال «شهریار» داشته است اشاره و خاطرنشان کرد: در این دیدار به آنان توصیه کردم فیلمها و سریالهایی که درباره زندگی ادبا و شعرایی همچون نظامی و رودکی ساخته شده است را ببینند و ایشان هم که کارگردان حرفهای هستند حتما این کارها را دیدهاند؛ اما آنچه مسلم است ساخت فیلم یا سریالی در این حد به تحقیق و پژوهشهای چندساله نیاز دارد.
تنها اولاد ذکور استاد شهریار به کمبود اسناد و مدارک تاریخی درباره زندگی این شاعر ایرانی اشاره کرد و گفت: حتی یکی از دوستان نزدیک وی که مقدمهای بر کتاب شهریار نوشته نیز مطالبش درباره زندگی شهریار بسیار ناقص است.
وی در عینحال با اعتقاد بر اینکه در سریال «شهریار» از اشعار این شاعر به خوبی بهره گرفته شدهاست، در اینباره اظهار کرد: استفاده از اشعار خصوصا فارسی در این سریال باعث شد که من بار دیگر به سراغ کتاب پدرم بروم و این اشعار را مرور کنم.
هادی بهجت تبریزی با یادآوری اینکه برای نخستینبار فیلم یا سریالی درباره زندگی و شخصیت استاد شهریار ساخته شده است، در اینباره گفت: ساخت این سریال میتواند زمینهساز ساخت آثار بهتری درباره این شاعر باشد؛ شاید هم پس از پخش این سریال، شهریار به فراموشی سپرده شود و دیگر کسی در این زمینه کار کند؛ اما برای نسل بشر بهتر است که همواره گذشتگان را پیشروی آینده خود قرار دهند.
تنها اولاد ذکور استاد «شهریار» در پاسخ به این پرسش که چه مقطع از زندگی پدرش را در این سریال بیشتر پسندیده است؟گفت: دوران جوانی شهریار را در این سریال بیشتر دوست داشتم؛ به دوران کودکی وی چندان پرداخته نشده است؛ اما ظهور نسلی از شعرا پس از انقلاب مشروطه از جمله ملکالشعرای بهار و شهریار و دیدار با نیما از دغدغههای همه ما بوده است؛ در نتیجه بیشتر به این برهه از زندگی شهریار پرداخته شدهاست.
گفتنی است متن کامل نقد سریال «شهریار» که روز گذشته با حضور کمال تبریزی در رادیو گفتوگو انجام شد متعاقبا ارسال میشود.
منبع : ایسنا
| |||
«مریم بهجت تبریزی» فرزند استاد شهریار در واکنش به سریال «شهریار»(کمال تبریزی) به خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس گفت: سریالی که با نام «شهریار» از شبکه دوم سیما در حال پخش است، متاسفانه دارای صحنهها و سکانسهایی غیرواقعی و توهین آمیز به شخصیت استاد شهریار بوده که نه تنها با واقعیتهای حیات آن بزرگوار همخوانی نداشته و ندارد، بلکه با تحریف و تغییراتی همراه بوده است که نهایتا به مسخ شخصیت حقیقی و اجتماعی و ادبی پدرم -که محبوبترین شاعر ایران در قرن حاضر است- منجر میشود. متوجه شدم که سریال شهریار بدون کمترین تحقیق و پژوهش سرهمبندی و نگارش شده است. میخواهم بگویم شما که خانواده شهریار را در جریان این سریال نگذاشتید و اطلاعات مستندی هم از آنها نگرفتهاید، چگونه در تیتراژ انتهای سریال از آنها تشکر میکنید؟! وقتی این مطلب را بیننده سریال میبیند، فکر میکند که حتما خانواده شهریار نیز با این سریال همکاری داشته است. است در حالی که به موجب این قانون تا 30 سال تمام حقوق مادی و معنوی به ورثه تعلق میگیرد و برای هر گونه استفادهای باید از وراث اجازه گرفته شود ولی سازندگان این سریال از ما هیچگونه اجازهای نگرفتند. کلی متفاوت از واقعیت است و کسی که این فیلم را ساخته کوچکترین شناختی از شخصیت ادبی، مذهبی، دینی و عرفانی پدرم نداشته است. وجود دارد مثل ابراهیم ادیب یا گلرخ که اصلا وجود خارجی نداشتهاند. کلا داستانی که در مورد جوانی، بعد از ازدواج و میانسالی پدرم نشان میدهند، مورد دخل و تصرف واقع شده است. درصد این پروژه ساختگی است و هیچکدام از اینها اتفاق نیفتاده است. در بیمارستان فوت نکردهاند و اصلا مریض نبودهاند بلکه ایشان سکته مغزی کردند و از دنیا رفتند. فردی باسواد بوده که در سریال بیسواد معرفی میشود. ایشان نوه عمه پدرم و خویشاوند نزدیک مادرم بود ولی در این سریال، یک فرد بیگانه معرفی میشود که پدرم را به طور اتفاقی در بانک میبیند. و به خاطر انگیزه ادبیاش با پدرم ازدواج کرد. نبودند. یک روز که ما را برای مدرسه آماده میکردند، سکته مغزی کردند و دار فانی را وداع گفتند. ایشان اصلا بیمارستان نرفتند که پدرم از ایشان پرستاری کند. صدا میکرده بلکه همه او را با نام شهریار صدا میزدند و مادرم نیز به نام آقا شهریار صدایش میکرد. 40 سال آخر زندگیاش را از خانه بیرون نرفت. خودش یک شعری را دارد که وصف احوال این چهل سال است: از من چه طالعی است که با این شتاب عمر/بازم بپرود لب بام آفتاب عمر/ من روی چرخ و پره هنوز و به پیچ و تاب/ جایی که آب ریخته از آسیاب عمر/ سائیده رشتهای است که تابیده به گلو/ من تاب میخورم به نخی از طناب عمر / چل سال آزگار به زندان روزگار حبس ابد چگونه نهی در حساب عمر/. مواقع به دلیل کسرت جمعیت و اینکه حال عمومی خوبی نداشت، نمیتوانست کسی را به حضور بپذیرد. پدرم ندارد بلکه نوعی اهانت نسبت به ایشان، مادرم و خانواده ما است. عنوان یک رسالت تاریخی، نه به عنوان وارث پدرم که جای خود دارد، بلکه به عنوان یک واصل با استادی که سالها با او زندگی گذراندهام، اعلام میکنم که آنچه به عنوان سریال شهریار از شبکه دو پخش شده، ارتباطی با زندگی شاعر بلندآوازه ایرانی، شهریار نداشته است. دیده نمیشود و اکثریت مطالب مهم زندگی پدرم مثل شبی که از عشق مجازی به عشق حقیقی رسید و مهمترین شب زندگی او محسوب میشود، در این فیلم آن چنان که باید به مردم نشان داده نشده است. دارالفنون به مدت 7 سال درس طب خواندند، ایشان بین 20 تا 30 سال به عشق حقیقی رسیدند و متحول شدند، اتفاقی که برای کمتر کسی میافتد ولی در سریال «تبریزی» به هیچ یک از این مسائل پرداخته نشده است. وی در انتها گفت:پدرم فردی بسیار متدین و مذهبی بودند ولی این مسئله نشان داده نشده است.ایشان حافظ قرآن بودند و آن قدر قرآن خوانده بودند که زبان عربی را از این طریق یاد گرفتند. |
پسر(هادی)استاد شهریار در شبکه دو
در پی انتقادات شدیدی که از طرف رسانه های نوشتاری(منتقدین) و یکی از دختران "ااستاد شهریار" نسبت به سریال "شهریار" شده است شبکه دو سیما امشب با پخش مصاحبه ی فرزند ذکور استاد- هادی بهجت تبریزی- سعی در فرونشاندن آتش تند انتقادها داشت.هادی بهجت تبریزی از ضعف سریال در مورد دوران کودکی استاد گله کرد و گفت تنها با او در مورد استاد سه ساعت صحبت کرده اند.هادی از بعضی از قسمتهای سریال ابراز رضایت کرد و حتی گفت که بعضی از وجوهات پدرش را از طریق سریال بهتر درک کرده است. در مورد انتخاب اشعار در طول فیلم خرسندی زیادی نشان داد و سناریست این کاررا ستود.
آیا بهتر نبود با آن دختر استاد که از سریال انتقاد کرده بود مصاحبه می کردند؟؟!!
در این مورد بیشتر خواهیم نوشت...
کمال تبریزی خبر داد: بدون اطلاع، از حدود 60 دقیقه قسمت نوزدهم سریال «شهریار»، فقط هفت دقیقه را به نمایش در آوردند.
این کارگردان ضمن اشاره به قسمت اخیر پخششده از سریال «شهریار» در جمعهی گذشته به ایسنا گفت: معمولا بر روی حذفیات سریال «شهریار» اگر قرار بود جملهای، یا تصویری کوتاه شود با هماهنگی بین بنده و مهدی فرجی(مدیر شبکه دو سیما) اتفاق میافتاد؛ چون از ابتدای ساخت توافقاتی انجام دادیم که هرگونه تغییر ایجاد شود، با من درمیان بگذارند.
وی تصریح کرد: اما برای اولینبار در جمعهای که گذشت، از قسمت نوزدهم سریال «شهریار» با تایم حدود 60 دقیقه فقط هفت دقیقه به نمایش درآمد و بیش از 50 دقیقهی سریال از سوی «سیمافیلم» حذف شد؛ بنابراین از قسمت نوزدهم فقط 6 تا 7 دقیقه به اضافه قسمت بیستم، بهعنوان قسمت 19 پخش شد و بسیاری از موضوعات عاشقانهی بین شهریار و همسر وی (عزیزه) حذف شده است.
تبریزی یکی از دلایل عمده این اتفاق را مربوط به نامهی اعتراضآمیز یکی از دختران شهریار به رییس سازمان صدا و سیما دانست و گفت: این نامه برای رییس سازمان صداوسیما نوشته شده و باعث شده مسوولان سازمان نسبت به این سریال با احتیاط رفتار کنند.
براساس این نامه بنده جلسهای با مسوولان سیما فیلم داشتم و بندبند موارد را توضیح دادم و دوستان در اغلب موارد قانع شدند. اما به یکباره به زیباترین صحنههای قسمت نوزدهم که رسیدیم اغلب صحنهها حذف شد.
تبریزی این روند را برای پخش این سریال تاسفبرانگیز دانست و گفت: این اتفاق بدی برای من بود؛ بنابراین سعی خواهم کرد که در مجامع فرهنگی و دانشگاهها قسمت نوزدهم سریال را به طور کامل پخش کنم تا حداقل یک عده از مردم که علاقهمند، این بخش را کامل ببینند.
این کارگردان خاطرنشان کرد: مواردی که از بخش نوزدهم سریال حذف شده مساله ممیزی نداشته، بلکه مربوط به اعتراضات یکی از دختران شهریار است.
او اظهار امیدواری کرد که برای دو قسمت باقیمانده اتفاقی نیفتد و افزود:در صورت تکرار، سریال را هم در مجامع فرهنگی و دانشگاهی نمایش خواهد داد. چون سریال ساخته شده هیچ ادعای برای نمایش همهی واقعیتهای زندگی شهریار ندارد و اساسا تاکید بر واقعیات از طریق فیلم مستند اتفاق میافتد، در حالی که سریال «شهریار» یک اثر نمایشی است و اساسا این امکان وجود نداشت که ما به همهی جزییات زندگی «شهریار» بپردازیم.
وی تصریح کرد: خانوادهی محترم شهریار از ابتدا در جریان ساخت این سریال قرار داشتند و با سفری که من و آقای اردشیر رستمی قبل از آغاز تصویربرداری به شهر تبریز داشتیم با فرزند شهریار آقای هادی بهجت تبریزی به گفتو گویی مفصل در این زمینه نشستیم که نوار ضبط شدهی این گفتوگو نیز موجود است.
متاسفانه در آن دوره هیچ یک از دختران شهریار حاضر به گفتوگو با ما نشدند و نسبت به ما کم لطفی کردند؛ صرفا گفتو گوهای آقای هادی بهجت تبریزی و بقیهی اساتیدی که در تبریز حضور داشتند و با ما گفتو گو کردند مبنای اصلاحاتی شد که بر روی فیلمنامهی نهایی انجام دادیم.
وی اعلام کرد در یک فرصت مناسب با حضور عوامل این سریال در ایسنا، توضیحات کاملی دربارهی مجموعهی «شهریار» ارائه خواهد داد.
منبع:http://www.fararu.com/vdcb5zb8.rhbg5piuur.html
| |||
«رضا میرکریمی» در گفتگو با خبرنگار سینمایی فارس، اظهار داشت: ادعاهایی که نویسنده قصه «پرده قرمز» در مورد استفاده ما از قصه وی مطرح کرده، فقط موجب آشنایی من با وی از طریق خبرها شده و به این فرد میگویم گرچه از آشنایی با ایشان خوشحال هستم اما به علت وقت کم و تعداد زیاد کتابها و فیلمنامههایی که در نوبت مطالعه دارم، قول نمیدهم به این زودیها بتوانم کتابش را بخوانم و البته امیدوارم نام ایشان و دیگر هنرمندان، به خاطر آثارشان سر زبانها بیافتد نه پرداختن به این حواشی. |
حاشیههای فیلم پنج میلیون دلاری؛
طالبزاده خود از جنجالیکه میتواند به پا کند کاملا باخبر بوده و میدانسته که عدهای در تلاش خواهند بود تا چهرهایران را مخدوش جلوه دهند. وی امیدوار است از آنجا که محور اصلی فیلم شخصیت مقدس عیسی(ع) است، مخاطبان به این نکته توجه کنند که فیلم در ستایش عیسی پیامبر است. به هر حال این فیلم در جشنواره فیلم فیلادلفیا بهعنوان فیلمی جنجالی معرفی شد که سازنده فیلم از حامیان رئیسجمهور ایران محمود احمدینژاد است. به گزارش بیبیسی طالبزاده در مصاحبههایش با شبکه آمریکایی بر یافتن و نمایش مشترکات بین مسیحیان و مسلمانان تاکید کرده است. دیدگاههای سیاسی طالبزاده در زمینههایی از جمله تردید در چگونگی رخدادن فاجعه 11 سپتامبر و حمایت از احمدینژاد از یکسو و از سوی دیگر هنرپیشهای که نقش مسیح را بازی میکند، به جنجال بیشتر دامن زده است. گزارشگر روزنامه لسآنجلستایمز نیز در این زمینه مینویسد: <احمد سلیمانینیا در حدود هفت سالی که ساخت و تولید این فیلم به طول انجامید با ریش و مویی بلند زندگی کرده. سلیمانینیا از نیروهای فنی سازمان انرژی هستهای ایران است. ساخت فیلم <عیسی روحالله> که قرار است بهزودی از سیمای جمهوری اسلامی پخش شود، حدود پنج میلیون دلار هزینه در برداشته است.> ساخت این فیلم از آرزوهای طالبزاده بود. وی در جواب به منتقدانش میگوید روایت به صلیب کشیدهشدن مسیح حرف من نیست، بلکه کلام قرآن است. فیلم طالبزاده در سال 2007 جایزه جشنواره فیلمهای مذهبی رم را به دست آورده است. با این حال کلیسای جهانی خداوند که مرکز آن در ایالت کالیفرنیاست، طی بیانیهای این فیلم را محکوم کرده است. در این بیانیه آمده است که براساس متن اناجیل مرگ، تصلیب و رستاخیز مسیح تایید شده است. در فیلم طالبزاده بازیگرانی چون فتحعلی اویسی و احمد نجفی نیز به نقشآفرینی پرداختهاند.
جنجال آفرینی طالبزاده در آمریکا - علیرضا امیرحاجبی
اعتماد ملی: فیلم سینمایی <عیسی روحالله> ساخته نادر طالبزاده در چند روز اخیر توجه رسانههای غربی را به خود جلب نموده است. فیلمی که در ایران با نام <بشارتمنجی> اکران شده است. طالبزاده که شهرت خود را از ساخت چند مستند جنگی و نیز اظهار عقیدههایش در زمینه رسانهها، سینما و ساختار سیاسی آمریکا به دست آورد، این فیلم را کوششی در جهت گفتوگوی بین ادیان میداند که پیگیر یافتن اشتراکاتی بین مسلمانان و مسیحیان است. طالبزاده در <عیسی روحالله> داستان زندگی مسیح را بر اساس قرآن روایت کرده است. روایتی که برخلاف باور مسیحیان که عیسی را پسر خداوند میدانند، او را پیامبری بزرگ قلمداد میکند که از جانب خداوند مبعوث شده تا مردم را از آمدن آخرین پیامبر یعنی حضرت محمد(ص) آگاه سازد. به باور مسلمانان و بر خلاف عقیده مسیحیان حضرت عیسی به صلیب کشیده نشده.
روزنا - وب سایت اطلاع رسانی اعتماد ملی//www.roozna.com
بیضایی فیلم جدیدش را کلید زد | |||||
بهرام بیضایی سرانجام با اعلام اسامی عوامل فیلم جدیدش، فیلم "وقتی همه خوابیم" را کلید زد. فیلمبرداری این فیلم به زودی شروع خواهد شد. بهرام بیضایی که قرار بود تولید فیلمش را زمستان سال گذشته آغاز کند، فیلمبرداری را از هفته اول اردیبهشت آغاز خواهد کرد. بیضایی که در این فیلم نقش تهیه کننده و کارگردان را دارد، مشغول آخرین مراحل پیش تولید است و ساخت دکورهای فیلم نیز به پایان رسیده است. در فهرست عوامل فیلم که اعلام شده است، تعدادی از همکاران بیضایی در نمایش افرا نیز حضور دارند. افشین هاشمی که از بازیگران نمایش افرا بود، در گروه کارگردانی حضور دارد و محمد رضایی راد که در کارگردانی افرا بیضایی را یاری کرده بود در این فیلم نقش کوتاهی را بازی خواهد کرد که اولین تجربه بازیگری او خواهد بود. مژده شمسایی همسر بیضایی و بازیگر افرا نیز در این فیلم نقش مهمی دارد. در میان عوامل فیلم از علیرضا داوود نژاد کارگردان سینمای ایران می توان یاد کرد که همراه پسرش به عنوان مجری طرح معرفی شده است. در گروه کارگردانی به جز افشین هاشمی، علی صمیمی، محسن قرائی، رضا سخایی و سامان خادم حضور دارند. در میان بازیگران فیلم نیز بازیگرانی از طیف های مختلف حضور دارند. از بازیگران سینمای تجاری مانند حسام نواب صفوی تا سحر دولتشاهی از بازیگران تلویزیون حضور دارند، اما از همه جالب تر بازی سیروس تسلیمی برادر سوسن تسلیمی و تهیه کننده سینمای ایران است. مژده شمسایی، علیرضا جلالیتبار، حسام نواب صفوی، شقایق فراهانی، سحر دولتشاهی، سید مهرداد ضیایی، میرطاهر مظلومی، حسین محب اهری، امیرکاوه آهنین جان، سیروس تسلیمی، بابک بیات، رضا دیلمی، محمد اطهری، محمد رضایی راد، هادی سروری، حامد محمدی و مهدی تارخ بازیگران این فیلم را تشکیل می دهند. درباره داستان فیلم اطلاعی داده نشده است، اما بیضایی پیش از این گفته بود که "خلاصه داستان خطی برای آن در نظر نگرفته ام، اما باید بگویم در دل این فیلمنامه ژانرهای مختلفی مثل ژانر اجتماعی جا می گیرد و مضمون فراگیری دارد که می تواند هر ژانر را در برگیرد." اگر همه چیز به خوبی پیش برود و بیضایی بتواند فیلمش را بسازد، سومین فیلمش از سال ???? خواهد بود. آخرین فیلم بیضایی "سگ کشی" بود که در نخستین سال های بعد از دوم خرداد ساخته شد. بهرام بیضایی پس از سک گشی دیگر نتوانست فیلمی بسازد تا اوایل سال گذشته که برای ساختن "لبه پرتگاه" خبرساز شد و با معرفی بازیگران کار را شروع کرد، اما به خاطر اختلافاتی که با تهیه کننده پیدا کرد، فیلم متوقف شد. قرار بود در آن فیلم محمدرضا گلزار، مهران مدیری، مژده شمسایی و نگار فروزنده نقش های اصلی را بازی کنند. |
بیضایی فیلم جدیدش را کلید زد
| |||||
بهرام بیضایی سرانجام با اعلام اسامی عوامل فیلم جدیدش، فیلم "وقتی همه خوابیم" را کلید زد. فیلمبرداری این فیلم به زودی شروع خواهد شد.
بهرام بیضایی که قرار بود تولید فیلمش را زمستان سال گذشته آغاز کند، فیلمبرداری را از هفته اول اردیبهشت آغاز خواهد کرد. بیضایی که در این فیلم نقش تهیه کننده و کارگردان را دارد، مشغول آخرین مراحل پیش تولید است و ساخت دکورهای فیلم نیز به پایان رسیده است. در فهرست عوامل فیلم که اعلام شده است، تعدادی از همکاران بیضایی در نمایش افرا نیز حضور دارند. افشین هاشمی که از بازیگران نمایش افرا بود، در گروه کارگردانی حضور دارد و محمد رضایی راد که در کارگردانی افرا بیضایی را یاری کرده بود در این فیلم نقش کوتاهی را بازی خواهد کرد که اولین تجربه بازیگری او خواهد بود. مژده شمسایی همسر بیضایی و بازیگر افرا نیز در این فیلم نقش مهمی دارد. در میان عوامل فیلم از علیرضا داوود نژاد کارگردان سینمای ایران می توان یاد کرد که همراه پسرش به عنوان مجری طرح معرفی شده است. در گروه کارگردانی به جز افشین هاشمی، علی صمیمی، محسن قرائی، رضا سخایی و سامان خادم حضور دارند. در میان بازیگران فیلم نیز بازیگرانی از طیف های مختلف حضور دارند. از بازیگران سینمای تجاری مانند حسام نواب صفوی تا سحر دولتشاهی از بازیگران تلویزیون حضور دارند، اما از همه جالب تر بازی سیروس تسلیمی برادر سوسن تسلیمی و تهیه کننده سینمای ایران است. مژده شمسایی، علیرضا جلالیتبار، حسام نواب صفوی، شقایق فراهانی، سحر دولتشاهی، سید مهرداد ضیایی، میرطاهر مظلومی، حسین محب اهری، امیرکاوه آهنین جان، سیروس تسلیمی، بابک بیات، رضا دیلمی، محمد اطهری، محمد رضایی راد، هادی سروری، حامد محمدی و مهدی تارخ بازیگران این فیلم را تشکیل می دهند. درباره داستان فیلم اطلاعی داده نشده است، اما بیضایی پیش از این گفته بود که "خلاصه داستان خطی برای آن در نظر نگرفته ام، اما باید بگویم در دل این فیلمنامه ژانرهای مختلفی مثل ژانر اجتماعی جا می گیرد و مضمون فراگیری دارد که می تواند هر ژانر را در برگیرد." اگر همه چیز به خوبی پیش برود و بیضایی بتواند فیلمش را بسازد، سومین فیلمش از سال ???? خواهد بود. آخرین فیلم بیضایی "سگ کشی" بود که در نخستین سال های بعد از دوم خرداد ساخته شد. بهرام بیضایی پس از سک گشی دیگر نتوانست فیلمی بسازد تا اوایل سال گذشته که برای ساختن "لبه پرتگاه" خبرساز شد و با معرفی بازیگران کار را شروع کرد، اما به خاطر اختلافاتی که با تهیه کننده پیدا کرد، فیلم متوقف شد. قرار بود در آن فیلم محمدرضا گلزار، مهران مدیری، مژده شمسایی و نگار فروزنده نقش های اصلی را بازی کنند. |
سیروس الوند و زن دوم
وظیفهی سینما فقط سرگرمی نیست
تصویر کردن یک رمان برایم جذاب بود
سیروس الوند گفت: بینندگان «زن دوم» بویژه خانمها از فیلم راضی هستند و با توجه به مدت زمان طولانی و خالی بودن فیلم از حوادث خاص و یا جنبههای اکشن استقبال خوبی از آن دارند.
این کارگردان سینما همزمان با نمایش آخرین ساختهی سینماییاش «زن دوم» خاطرنشان کرد: این در حالی است که در سالهای اخیر سینماداران نسبت به فیلمهای مفرحی که کمدی و یا سرگرم کننده هستند، اقبال بیشتری نشان میدهند و فیلمهایی که در آنها جنبههای تفریحی قویتری وجود دارد از نظر سینماداران در اولویت قرار میگیرند و بدین ترتیب سطح سلیقه مخاطب پائین نگه داشته میشود.
او در مقایسه این فیلم با سایر کارهایش آن را تجربه جدیدی برشمرد و افزود: ماجرای آن به مسئله تعدد زوجات میپردازد و برخلاف اکثر فیلمهایی که پایانیخوش را برای این قضیه در نظر میگیرند به واقعیت میپردازد.
الوند با بیان اینکه در سایر فیلمهایی که در این مورد ساخته شده زندگی نمایش داده نمیشود، ادامه داد: در حالیکه واقعیت جامعه موضوع دیگری است و در این فیلم به بررسی موقعیت «زن دوم» پرداختهام.
این کارگردان در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به اقتباسی این فیلم از داستان توضیح داد: با توجه به اینکه این فیلم براساس یک رمان ساخته شده است و به نوعی اقتباس از یک اثر ادبی است به تصویر کشیدن یک رمان و دیدهشدن ردپای کارگردان از جذابیتهای کار برایم محسوب میشود. آنچه در رمان و فیلمنامهی «زن دوم» برایم جذاب مینمود نگاه متفاوت آن به موضوع زن دوم بود. موضوعی که یا پایانی تراژیک برای آن در نظر گرفته میشود و یا با نگاهی سخیف و غیر انسانی مورد بررسی میگیرد اما در این فیلم، زن دوم به مبارزه با موقعیت خود میپردازد و قصد دارد از حقوق خود استفاده کند بنابراین به رابطه خود پایان میدهد.
الوند در رابطه با مخاطب و ساخت فیلم طی سالهای اخیر به ایسنا گفت: روند تجربهی ساخت فیلم با سلیقه مخاطب نمیدانم چگونه قرار است خاتمه پیدا بکند. در سالهای اخیر تماشاچیان از سینما توقع تفریح، سرگرمی وگذران وقت را دارند، در حالیکه وظیفه سینما تنها سرگرم کردن افراد نیست و زن دوم نیز قصد چنین کاری را ندارد.
وی تصریح کرد: این فیلم به نوعی مخصوص کسانی است که با دیدگاهی جدیتر به سینما مینگرند بنابراین اکران نوروزی امسال بگونهای است که تماشاچی مورد آزمایش قرار میگیرد.
او معتقد است: اکران نوروزی زمان مناسبی برای نمایش فیلم «زن دوم» نبوده است. این موضوع، قضاوت روی این فیلم را سخت میکند و این شرایط در نهایت موجب میشود که اینبار به جای فیلم، مخاطبان آن مورد آزمایش قرار بگیرند.
سیروس الوند در بخش دیگری از این گفتوگو دربارهی ساخت سه تله فیلم و فاصله گرفتن از سینما توضیح داد: از ابتدای سال گذشته و با اکران فیلم پرفروش «اخراجیها» پیش بینی میکردم که فیلمهای کمدی و سرگرم کننده از جذابیت ویژهای برخوردار شوند و در ادامه سیطره چند بازیگر محبوب نیز شرط اصلی فیلمها شده و دیگر بهجای تهیه کننده سفارش فیلم را پخش کنندگان و سینماداران میدهند. از سوی دیگر هم میخواستم بازتاب «زن دوم» را ببینم بنابراین فضای سینما را فضای مطلوبی ندیدم و به ساخت چند تله فیلم پرداختم.
او شرایط فعلی سینمای ایران را غیرقابل تعریف و عجیب دانست و معتقد است: نقش و و تاثیر سرمایه، تالار نمایش در تولید فیلم هیچگاه اینگونه موثر نبوده است.
کارگردان «دستهای آلوده» داستان فیلمهای فعلی سینما را بسیار نزدیک به هم دانست و بازی تعدادی چهره محبوب با فیلمنامههایی مشابه را دلیلی برکم توجهی مخاطبان برشمرد و خاطرنشان کرد: گویی خود تماشاگران نیز در سینما مطلب تازهای جستجو نمیکنند و در نهایت به نظر میرسد در شرایط فعلی، فضای سینما، فضای حرفهای جدی نیست.
او در عین معتقد است: این دوره، دورهای گذار است و بالاخر تماشاگران از تماشای فیلمهایی محدود با موضوعاتی تکراری و بازیگرانی ثابت خسته خواهند شد.
سیروس الوند همچنین به برخی فیلمها وتعدد بازیگران مطرح در آنها اشاره کرد وگفت: اخیرا شاهدیم در برخی فیلمها، دهها هنرپیشه طراز اول قرار دارند وگویا در فیلمسازی نقش اصلی را هنرپیشه دارد و موضوع و کارگردان در درجه بعدی اهمیت قرار میگیرند. من این نوع فیلمها را نوعی کارناوال میدانم و معتقدم این نوع فیلمها گرچه پرفروش هستند، اما به هیچ عنوان باعث پیشرفت سینما نمیشوند.
منبع : ایسنا
http://www.tebyan.net/literature_art/interview/2008/4/12/64791.html
فیلم سینمایی "به همین سادگی" سیدرضا میرکریمی که بر اکران سینماهاست، برشی جزئینگرانه از زندگی بیاوج و فرود زنی سنتی در آستانه کشفی نو است و به مدد این پرداخت میتواند زنانگی را به ساختار کلی اثر پیوند دهد.
میرکریمی طبق سنت مألوف کارنامه خود در جدیدترین فیلمش هم دست به تجربهای خاص زده است. او این بار سراغ زنان رفته که معمولاً در آثار او حضوری پررنگ ندارند، ضمن اینکه مذهب و سنت دو مولفه تکرارشونده در مجموعه آثارش هستند.
از این وجه شاید بتوان در اولین گام اهمیت و تأثیر حضور یک فیلمنامه نویس مستقل و پیوند مناسب دغدغهها و نقطهنظرهای وی با کارگردان را در "به همین سادگی" مورد توجه قرار داد. شادمهر راستین که سابقه پرداختن به زنان و دغدغههای خاص آنان را در فیلمنامههای "این زن حرف نمیزند"، "چند روز بعد" و ... دارد، این بار تفکر و دغدغههای خاص خود را برجسته میکند.
"به همین سادگی" فیلمی زنانه است، نه فقط چون شخصیت محوری یک زن سنتی خانهدار است، نه چون فیلم از ابتدا تا انتها با دلمشغولیهای ساده و در عین حال درونی او سر و کار دارد و نه فقط ... "به همین سادگی" فیلمی زنانه است بیشتر به این دلیل که پرداختی زنانه در جزئیات دارد و توانسته از دل جزئیات عادی و معمولی دنیای بیاوج و فرود زنی عادی و سنتی را ترسیم کند.
طاهره زنی خانه دار و مادر دو بچه است و برشی از یک روز زندگی او در فیلم مورد بررسی موشکافانه قرار گرفته است. پرداخت این جزئیات به گونه ای است که مخاطب مانند یک فرد از بیرون به تماشای این تابلو به ظاهر عادی نمی نشیند، بلکه میتواند به عمق موقعیت منفعلانه یک زن خانه و یک روز از زندگی او نفوذ کند.
این مهم ممکن نمیشود مگر از ذهنی که این وجه را فراتر از مولفههای ظاهری به زوایای پنهان وارد کند. در واقع پرداخت زنانه فیلمنامه است که این برش تکراری را جذاب جلوه میدهد. طاهره زنی است که به تصور اطرافیان خوشبخت است. اما چهرهای که از او ارائه میشود، زنی افسرده از تکرار و در برزخ کشف گرهای در درون خود است و بیشباهت به زنی در آستانه فروپاشی نیست.
پرسش این است که مشکل طاهره چیست؟ نه طاهره جواب را میداند و نه نویسنده و کارگردان قصد دارند پاسخی به آن بدهند. چرا که ارائه پاسخی محض میتواند به نشانه محدود نگه داشتن مسئله او در دل موقعیتی خاص باشد. اما وقتی این سیر درونی و شخصی دور از جار و جنجالهای رایج به تصویر درمیآید، وجهی همهشمول پیدا میکند و بدل به آینهای از یک جمع میشود.
فرورفتن طاهره در باتلاق زندگی روزمره جایی به اوج خود میرسد که او نمیتواند با بچههایش هم ارتباط عاطفی برقرار کند. به این ترتیب چهرهای که از او بر ذهن مخاطب باقی میماند، یک زن تنهاست که همه او را سنگ صبور خود میدانند، ولی خود عاجز از برقراری ارتباط و دیالوگ با دیگران است.
دخترش او را به خلوت خود و دوستانش راه نمیدهد، پسرش نمیخواهد با او به کلاس زبان برود، همسرش فرصت حرف زدن با او را ندارد مگر به خاطر کار و نقشهها و تلختر از همه اینکه درمییابد منشی شرکت ارتباطی بیشتر با نزدیکانش دارد. فاصلهای عمیق که به تنها ماندن طاهره و فرورفتن او در خود انجامیده و شاید بیرونیترین نشانه آن بیاطلاعی دختر از صدای مادر باشد وقتی زمزمه سر میدهد.
طاهره از ابتدای فیلم یک تصمیم دارد ولی برای انجام آن دچار تردید است. چمدانی که چند بار بسته و باز میشود و تماس تلفنی مادر که بیجواب میماند، حکایت از تصمیم طاهره برای ترک دارد. ولی وقتی مخاطب با او همراهی میکند، به علتی مشخص برای ترک خانه از سوی این زن نمیرسد، چرا که خود او هم در حال کشف و شهود است و ... نمیداند "چه مرگش است!"
مسئله طاهره به عنوان نمایندهای از زنان سنتی به گونهای درونی است که شاید نتوان آن را توصیف کرد. شاید بهترین نمود آن در ارتباطی گنجانده شده که طاهره با مرد خانه مقابل دارد و او را در بقالی میبیند. او به عنوان زن سنتی سر صحبت را با مرد باز میکند آن هم درباره پختن ماکارونی؛ تنها حیطهای که میتواند در آن نظر بدهد بدون آنکه به ندانستن متهم شود.
این تنها مقولهای است که طاهره میتواند در آن احساس قدرت کند و متأسفانه تنها حریم تعریفشده برای زنان خانهدار. همین کنش کوچک از چنین کاراکتری میتواند آشفتگیهای روح او را برجسته کند و هنگامی که زن همسایه از طاهره میخواهد به عنوان زنی خوشبخت برای ازدواج دخترش استخاره کند؛ این تردید، تعلل و نگرانی خود را بروز میدهد.
طاهره استخاره میکند برای خودش و میتوان حدس زد که احتمالاً نیت و پاسخ او برخلاف آنچه بر زبان میآورد، آمده است. میرکریمی از حیث تجربه قصهای زنانه با ویژگیهایی خاص که در پرداخت و کارگردانی نمود دارد، وارد حیطهای خاص و جدید شده است.
اما مهمتر اینکه هر چند در فیلمهای قبل او زنان کمتر نقش محوری داشتند، اما رویکرد میرکریمی به آنان سهلالوصول نیست و این وجه از انتخاب فیلمنامهنویسی آشنا به این حیطه نشأت میگیرد. او با نگاهی آسیبشناسانه به عمق موقعیت قهرمان قصه فیلمی میسازد که اگر هم به عادی بودن متهم میشود، اهمیت تجربهگرایی را همچنان برای خود حفظ کند.
فیلم سینمایی "به همین سادگی" با بازی هنگامه قاضیانی و مهران کاشانی در نقشهای اصلی از آخرین روزهای سال 86 بر پرده سینماهای تهران رفته است. این فیلم در بیست و ششمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در رشتههای بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر زن برنده سیمرغ بلورین شد.
منبع:
http://www.filmnews.ir/BShowNews.asp?ID=2023