چه کنیم که از دور دستی بر آتش «جشنواره فیلم فجر »داریم. نفرین می کنیم باعث و بانیانش را.
شرمنده که کل وبلاگ جشنواره شد. این روزها بحث جشنواره فیلم فجر نقل همه محافل هنری سینمایی هست و خوب من هم که کوشه از مطلاب این جشنواره را اماده کرم .البته یه زره دیرتر | ||
|
دکتر ابوالحسن فقیه شب گذشته در دومین برنامه "ساعت شنی، یک بررسی" مخاطبان و مسئولان را از نگاه سیاه و سفید به این مجموعه تلویزیونی برحذر داشت و هدف از تولید "ساعت شنی" را اطلاعرسانی دانست.
دکتر ابوالحسن فقیه شب گذشته در دومین برنامه "ساعت شنی، یک بررسی" مخاطبان و مسئولان را از نگاه سیاه و سفید به این مجموعه تلویزیونی برحذر داشت و هدف از تولید "ساعت شنی" را اطلاعرسانی دانست.
رئیس سازمان بهزیستی در این برنامه که سهشنبه ?? دیماه از شبکه یک پخش شد، با اشاره به اهمیت طرح مباحث آسیبهای اجتماعی گفت: "برخی آسیبهای اجتماعی به حد بحران رسیده و آمار برخی آسیبها هنوز پائین است، اما باید مورد توجه قرار بگیرند. مسائل اجتماعی باشد مطرح شود تا مردم نسبت به آن آگاهی پیدا کنند. "ساعت شنی" آسیبهای اجتماعی بسیاری را همچون دختر فراری، اعتیاد و ... مطرح میکند."
وی در ادامه افزود: "به نظرم وقتی بحث آسیبهای اجتماعی مطرح میشود، نباید موضعگیری کرد، حال عدهای بنا به دلایل سیاسی، شخصی و ... نظر موافق یا مخالف دارند و نسبت به موضوع موضع میگیرند، این نگاه درست نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد طرح مسائل و اطلاعرسانی است. نباید انتظار داشته باشیم یک مجموعه ??? درصد شماره یک باشد و به همه موضوعات کامل بپردازد. نباید سیاه و سفید نگاه کرد. این شروع راه است."
فقیه خاطرنشان ساخت: "باید ابتدا طرح مسئله کرد و تلنگر را زد و بعد به پیشگیریها اشاره کرد. این مجموعه نگاهی هم به سرپرست خانوارها دارد که جامعه نگاه چندان خوبی به آنها ندارد و آنها را در معرض آسیب میبیند. این نگاه که فقر باعث اعتیاد و آسیب اجتماعی میشود اشتباه است، چرا که آسیبهای اجتماعی دامنگیر خانوادههای مرفه هم میشود و تمام اقشار جامعه در هر سن، سطح تحصیلات و ... در معرض آسیب هستند."
رئیس سازمان بهزیستی با اشاره به شخصیت مهشید (مهراوه شریفینیا) در "ساعت شنی" گفت: "به عنوان نمونه این شخصیت فقر، پدر معتاد و نامادری را تجربه کرده، اما شرافت خود را از دست نمیدهد. باید باورهای درست را ایجاد کنیم. از سوی دیگر شخصیت عمه زهره را به عنوان نماد مردم میبینیم. او سراغ مادر مهتاب میرود تا زمینه بازگشت را برای مهتاب فراهم کند."
وی افزود: "در حال حاضر مشکلات کسانی که از خانه فرار میکنند این است که وقتی هم تصمیم میگیرند دست از کارهای گذشته خود بردارند، خانواده آمادگی این پذیرش را ندارد. عمه زهره نشان میدهد باید هر کدام از ما میتوانیم به همنوع خود کمک کنیم. گرچه طرح این مسائل تجربه اول رسانه ملی با مشارکت سازمان بهزیستی است، اما گام خیلی مهمی است و نباید با برخوردهای نامناسب اصل موضوع را کمرنگ کنیم و دو سازمانی که در این باره قدمی برداشتند، دیگر این کار را انجام ندهند."
فقیه نقاط ضعف این مجموعه را قابل اغماض دانست و گفت: "به هر حال هر کاری نقاط ضعف دارد، اما نباید صورت مسئله را پاک کرد. برخی میگویند این مجموعه سیاهنمایی کرده است، در حالی که این طور نیست، بلکه مجموعه "ساعت شنی" سعی داشته با درشت نمایی آسیبهای اجتماعی حساسیتها خانوادهها را نسبت به این مسائل بالا ببرد."
وی در پایان برنامه "ساعت شنی، یک بررسی" گفت: "علاوه بر آن این مجموعه زیرنویس میکند که به افراد زیر ?? سال توصیه میشود آن را نبینند، برخی نسبت به این قضیه خرده گرفتند. تربیت خانواده باید به گونهای باشد که وقتی به فرزندشان میگویند تماشای این مجموعه برای شما مناسب نیست، آنها هم نگاه نکنند. وقتی ما نمیتوانیم به بچههایمان تفهیم کنیم که برنامه تلویزیون را نبینند، چطور میتوانیم بگوییم ماهواره نبینید، چت نکنید و ..."
بخش اول نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی "ساعت شنی" هشتم دیماه با حضور امیدوار رضایی رئیس کمیسیون بهداشت مجلس و رضا پورحسین از شبکه یک پخش شد. این مجموعه به نویسندگی احمد رفیعزاده، کارگردانی بهرام بهرامیان و تهیهکنندگی حسن شکری با بازی داریوش ارجمند، رویا نونهالی، بیژن امکانیان، نسرین مقانلو، مهراوه شریفینیا، کمند امیرسلیمانی، برزو ارجمند شنبهها از شبکه یک پخش میشود.
www.aftab.ir/
| ||||||
|
" من گاو مشت حسنم"
پخش جسورانه فیلم "گاو" از تلویزیون
خلاصه فیلم: در غیاب مش حسن گاو او به علت نامعلومی می میرد و اهالی روستا که تصور می کنند بلوریها در مرگ گاو دست داشته اند با موافقت همسر مش حسن لاشه گاو را کنار استخر روستا چال می کنند. کدخدا و مش اسلام به اهالی توصیه می کنند مرگ گاو را از مش حسن پنهان و وانمود کنند که گاو گریخته است. پس از بازگشت مش حسن به روستا او باور نمی کند که گاوش گریخته باشد. بر اثر فقدان گاو، حال روحی مش حسن دگرگون می شود و او خود را گاو می پندارد. مش اسلام و کدخدا تصمیم می گیرند مش حسن را برای معالجه به شهر ببرند، اما در راه بین راه روستا و شهر مش حسن از دست آن ها می گریزد و در دره ای سقوط می کند و می میرد.
سناریوی اصلی فیلم "گاو" توسط "نویسنده مشهور غریب(!!؟؟) غلامحسین ساعدی به رشته تحریر در آمده است و فیلمنامه ی آن نیز توسط ساعدی و داریوش مهرجویی نوشته شده است. مهرجویی با استادی کامل فیلم گاو را با بازیگران بزرگی مثل عزت ا... انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی و ... در سال(1348) کارگردانی کرده است و با تولید این اثر ارزشمند از فیلمفارسی آن زمانه فاصله چند هزار فرسخی می گیرد و لقب "موج نو"ی سینما در ایران را متعلق به خود می کند( البته قیصر کیمیایی نیز یادمان نرفته است و جای بحثش در این مقال نیست).
نقد و تحلیل از نگاه یک تازه کار: فیلم گاو که یک نگاه کاملا اجتماعی سیاسی به جامعه آن دوره دارد در قالب استعاره و کنایه و نشانه شناسی سینمایی و قاب بندیهای بسیار عالی به خوبی توانسته است زبان حال آن برهه از تاریخ را نشان دهد. در این فیلم ما به مردمانی از روستایی در "نا کجا آباد" بر می خوریم که نه مکتبخانه ای دارد و نه مدرسه ای و بچه ها در آن جز دنبال کردن دیوانه ای کار دیگری ندارند. روستا به طرز غریبی موحش به نظر می رسد و دشمنانی(بلوریها) که در تاریکی شبها به راه می افتند و و مال مردم را به غارت می برند و یا تلف می کنند.
آدم های این روستا همه بیکار و علاف می گردند همه نوع آدمی در بینشان پیدا می شود(واقع بینی کاگردان همراه با جمع آوری کنایه آمیز همه نوع آدم در یک جا). "کدخدا که پیرمرد نحیفی است که هیچ راه کاری به ذهنش خطور نمی کند با وجود این خوب به حرفهای "مش اسلام" عمل می کند. مشت حسن که جز گاوش هیچ چیز برایش اهمیت ندارد و همه زندگیش گاوش می باشد. مشت اسلام(خوب به این اسم توجه کنید الله بختکی این اسم گذاشته نشده است) تنها کسی است که خوب فکر می کند و خوب عمل می کند. او راهنمایی است که به همه چیز واقف است و تمام سعیش را می کند تا مشت حسن را از این حالت "مسخ" بودن بیرون بیاورد. هر اتفاقی می افتد کدخدا می گوید:حالا چیکار کنیم مش اسلام؟ تنها مش اسلام است که خری و گاریی دارد و تنها اوست که در هر کاری پیش قدم میشود و ... هر چند در نهایت مشت حسن مسخ می شود و تراژدی اتفاق می افتد.
نماینده متجددین در آن زمان همان پسر جوان شری است که تازه از شهر برگشته است و تنها از تمدن شهری ظاهر کمی متفاوت و البته سفاهت و گستاخی به ارمغان آورده است. اوست که مدام آن معلول ذهنی را اذیت می کند وبچه ها را تشویق به آزارش می کند.
زنها کاملا خنثی هستند و انگار بود و نبودشان فرقی به حال جامعه روستایی(که نمادی از کل جامعه آن دوران است)را ندارد و یا حداقل در این ورژنی که صدا و سیما پخش کرد چنین به چشم این حقیر خورد.( انشاا... من ندیدم و متوجه نشدم).
بازتابهای پخش گاو و گلایه های هنرمندان از جمله" آقای بازیگر
در اینترنت موجی ار حرف و حدیث درباره پخش گاو به راه افتاد و همچنین اکثر روزنامه ها حداقل با درج چند کلمه از پخش آن صحبت کردند.
روزنامه انگلیسی زبان "تهران تایمز"(18 آذر) در ستونی از گلایه های عزت ا...انتظامی-«آقای بازیگر»- سخن گفته است :" متاسفانه، خیلی از سکانسهای فیلم هر بار که از تلویزیون پخش شده است بریده شده اند{سانسور شده اند} و این جور اعمال به کیفیت اثر لطمه می زند."
او همچینین گفته است که بایستی کارگردان و دیگر اعضای تولید فیلم به برنامه دعوت می شده اند و از آنها تقدیر می شد.
بعد از فروپاشی رژیم منحوس پهلوی و وضعیت نامناسب فیلمهای آن دوره، خیلی از انقلابیون به سینما بدبین شده بودند اما آن جمله معروف امام خمینی(ره) درباره سینما و فیلم گاو که" ما با سینما مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم" نظر خیلی ها را دگرگون کرد و بعد از آن ایران اسلامی دست به تولید فیلم های خوبی زد و حتی مجید مجیدی با فیلم "بچه های آسمان" جایزه "اسکار" را از آن خود و کشورمان کرد.
گاو: برنده بهترین کارگردانی در جشنواره فیلم ونیس 1971
کارگردان: داریوش مهرجویی// فیلمنامه: داریوش مهرجویی، غلامحسین ساعدی// مدیر فیلمبرداری: فریدون قوانلو// تدوین: زری خلج// موسیقی: هرمز فرهت// بازیگران: عزت الله انتظامی، علی نصیریان، جعفر والی، جمشید مشایخی، عصمت صفوی، مهین شهابی، پرویز فنی زاده، خسرو شجاع زاده، محمود دولت آبادی، عزت الله رمضانی فر، فیروز بهجت محمدی، یدالله شیراندامی، مهتاج نجومی
تاریخ ساخت: 1348 // اولین اکران در سینما بعد از انقلاب 1380