شلیک به سینما توسط خودی!!!(1)
وقتی همه خوابیم
م.ع.بیدار
نام: بهرام بیضائی
تاریخ تولد: 1317
تحصیل نیمه تمام در رشته ادبیات
بهرام بیضایی) کارگردان سینما و تئاتر و نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایشنامه نویسی، در سینما عرصههای دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کردهاست. وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهمترین آثار وی هستند.
خلاصه فیلم: وقتی همه خوابیم فیلمی تو در توست و اکثر منتقدین آنرا اثری هزار و یک شبی می دانند. داستانی گفته می شود و پیش از آن که پایان پذیرد داستان دیگری شروع می شود؛ نجات شکوندی که متهم به قتل همسرش بوده تبرئه شده و از زندان آزاد شده است. اما بخاطر بی پولی کنار خیابان دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است در این حین زنی از راه می رسد و او شکار می شود. زن از او می خواهد خواهرش را بکشد و..
این قصه پیش می رود تا اینکه کارگردان کات می دهد و تماشاگر می فهمد که تا اینجا فیلم در فیلم دیده است و داستان دوم شروع می شود. تهیه کنندگان جدید از راه می رسند و سعی دارند در کار کارگردان دخالت کنند. دخالت اول، عوض کردن بازیگر نقش اول مرد است. جوانی ( حسام نواب صفوی) را می آورند که عشق آرتیست بازیش گل کرده و تنها از بازیگری کلیشه های رایج فیلم فارسی را می داند. بعد نوبت به بازیگر زن می رسد و ...
فیلم جدید بیضایی با نام " وقتی همه خوابیم" باعث شده خیلی ها دست به قلم شوند و درباره فیلم و بیشتر درباره بیضایی بنویسند. خیلی ها که منتقد فیلم نبوده اند یک شبه منتقد شدند و نقد نوشتند. عده ای از همین افراد با شروع یک جنگ زرگری بین خودشان می خواهند از قبل فیلم به نام و نانی برسند و آنها که هنوز مشهور نیستند سری در میان سرها در بیاورند.
درباره فیلم
بهرام بیضایی:
«فیلم «وقتی همه خوابیم» در نقد سینما نیست، بلکه شرایط سینما را نشان می دهد بدون اینکه قضاوتی انجام داده باشد.» (1)
او در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان مبنیبر اینکه پیش از این هم فیلمهایی دربارهی سینما ساخته شده است عنوان کرد: «اصلا نگفتهام که نخستین فیلم را دربارهی سینما ساختهام، زیرا نخستین فیلمی که در سینمای ایران ساخته شده است، «حاجی آقا اکتور سینما»، دربارهی سینماست و من در جایی نسبت به این فیلم ادای احترام کردهام».(2)
کارگردان «سگکشی» متذکر شد: «این فیلم تنها درباره سینما نیست. سینما بخشی از جامعه است و این فیلم مسائلی را مطرح میکند که میتواند در تمام بخشهای جامعه ما رخ بدهد».(3)
بهرام بیضایی توضیح داد: «پایان فیلم را خودویرانی نمیبینم. سه شخصیت اصلی فیلم در پایان هریک سرگرم کاری میشوند. هرچند این شرایط آنها را دوپاره میکند، اما امید به شکل نامحسوسی در آنان وجود دارد».(4)
دکتر سعید حنایی کاشانی، استاد دانشگاه
حنایی کاشانی در وبلاگ خود چنین آورده است:
"شروع «وقتی همه خوابیم» با نماهایی از ساختمانهای تجاری و اداری و مسکونی تازه و مدرن شهری میتواند ورود خوبی به درونمایهی داستانی فیلم باشد. تصاویر پی در پی از ساختمانهای تازهساز حس «سازندگی و نوسازی» شهری را به خوبی به بیننده القا میکند. در این میان، موسیقی نیز احساس دلهره را تشدید میکند، به طوری که بیننده هر دم وقوع حادثهای را انتظار میکشد. نهضت بساز و بفروشی، پولشوییهای قانونی، کوبیدن و ساختن، فقط نوسازی بافتهای فرسودهی شهری نیست. ساختمانهای تجاری، رونق کار واردکنندگان و صادرکنندگان، رونق بانکهای خصوصی، افزایش درآمد با شغلهای نه چندان مولد، انباشتن پول و تغییر خلق و خو و اخلاق، دوش به دوش هم تغییر میکنند. وقتی هر چیز زیر ساختی به سرعت ترقی میکند و قیمتش چندبرابر میشود، وقتی سود و زیان تنها دلمشغولی افراد میشود، آیا جایی برای خویشاوندی و رفاقت و دوستی و تعهد اخلاقی یا حتی حقوقی وجود دارد؟ بتون و شیشه و آسفالت نیز طبیعت خود را دارند و انسان محصور در میان این عناصر هم سختی و صلابت و نفوذناپذیری بتون و آسفالت را مییابد و هم شکنندگی شیشه را." (5)
"در «وقتیهمه خوابیم» بیضایی فقط سه شخصیت وجود دارد که یک بعدی نیست: پرند پایا و مانی اورنگ و شایان شبرخ. شایان شبرخ (حسام نواب صفوی) نخستین بازیگری که جای بازیگر مرد را میخواهد با دخالت تهیهکنندهای جدید در فیلم بگیرد، خیلی زود از «الویس پریسلی» بودن دست میکشد و در نقش تازهاش فرو میرود، تا جایی که با ورود بازیگر زن دوم، خاطره مقبول (شقایق فراهانی)، شاکی هم میشود. چرا باید به هرکس که از راه رسید نقشی داد؟ اگر فیلم بیضایی فیلمی است دربارهی اینکه «همهی ما چگونه مثل هم هستیم» و چگونه «همه خوابیم» و متوجه نیستیم که داریم تیشه به ریشه جامعهی خودمان میزنیم، میباید پرسید چرا در آن همدلی اندکی با دیگر شخصیتهایی وجود دارد که در حاشیهاند و دیده نمیشوند. چرا در این میان فقط فیلمنامهنویس و بازیگران اول زن و مرد و کارگردان هستند که دلشان میسوزد و چرا در این میان باز بیشتر فیلمنامهنویس و بازیگراناند که قربانی میشوند؟ آیا فیلم با یک فیلمنامه و دو بازیگر ساخته میشود؟ شاید در بسیاری از فیلمها چنین باشد. اما مسلماً همهی فیلمها چنین نیست." (6)
روزنامه کیهان:
"حاکمیت پول و منیت بر جماعت مدعی روشنفکری، دهه ها است که نمایان شده اما جناب بیضایی، اینک با این حقیقت روبرو می شود. جماعتی که جز ادا و پز چیز دیگری ندارند که عرضه کنند و البته امثال بیضایی همواره به کف و هورای آنها دل خوش داشته اند.بیضایی درست یا غلط، با ساخت «وقتی همه خوابیم» در مقام دفاع از خود و انتقام از سرمایه گذار فیلم نیمه تمامش- لبه پرتگاه- برآمده است. از این نظر او شبیه ابوالحسن داودی (زادبوم) و تهمینه میلانی (سوپر استار) عمل کرده است چرا که تنها همه دغدغه های شخصی خود را به تصویر کشیده اند. اما چون با سرمایه گذار و جماعت اهل قلم از نوع عشق بیضایی اش در افتاده، اینگونه مورد تاخت و تاز عاشقان خود قرارمی گیرد."(7)
نقد حق همه است و اگر کسی اثری تولید می کند حتما باید کسانی آنرا نقد کنند تا ضعفها و قوت کار بیشتر نمایان شود و در اثر این نقدها باب مفاهمه باز شود و افراد با سلایق مختلف با هم به بحث و گفتگو بنشینند. بیضایی نیز از این قاعده مستثنی نیست و صد البته او باید بیشتر مورد نقد قرار گیرد تا اثرش حلاجی شده و چیزی در آن مستتر نماند. اما این میان آنچه ناراحت کننده است این است که عده ای بی آنکه به نقد اثر بنشینند سعی می کنند با حرفهای خاله زنکی به جایی برسند و در این هیاهوی نقدها و جوابیه ها( که اکثرشان جنگ زرگری عده ایی است که از این طریق نان می خورند)، خود اثر مغفول مانده و جز عده ایی اندک همه به حاشیه چسبیده اند. شاید دلیلش این باشد که بیضایی از حاشیه سینما گفته است و حاشیه ها جنجال برانگیز از متن هستند!!!
(1،2،3،4،) آفتاب
(5،6) وبلاگ دکتر سعید حنایی کاشانی
(7)ر.ک. سایت سینمای ما