سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زن همه‏اش بدى است و بدتر چیز او اینکه از او چاره نیست . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
علی بیدار(68)
لینک دلخواه نویسنده

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :369
بازدید دیروز :159
کل بازدید :189573
تعداد کل یاداشته ها : 92
103/9/7
3:59 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
حسن ساعی[17]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

سریال روزگار قریب یا روزگار غریب؟!!!!



 


سریال روزگار قریب به کارگردانی کیانوش عیاری که روزهای دوشنبه از شبکه سه سیما پخش می شود در پایان راه خویش است. این سریال درباره زندگی دکتر محمد قریب که پزشک اطفال بوده می باشد. روزگار قریب روایتگر غریبی از زمانه دکتر قریب است.


 


درباره کیانوش عیاری: متولد 1330 در اهواز. دیپلم


از سینمای آزاد آغاز کرد و پس از ساخت چند فیلم 8 میلیمتری به سینمای حرفه ای راه یافت. سه فیلم اول جزو بهترین های آن سالها بودند. بطوریکه تنوره دیو در چهارمین جشنواره و آنسوی آتش در ششمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای او به ارمغان آوردند. پس از این سه فیلم، عیاری به سینمای کمدی روی آورد و دو فیلم تجاری خوش ساخت را کارگردانی کرد که هر دو از پرفروشها بودند. در اواسط دهه هفتاد بودن یا نبودن را ساخت که با استقبال گرم منتقدان و با استقبال سرد عموم (به دلیل اکران نامناسب) روبرو شد. همچنین ساخت فیلم سفره ایرانی او سه سال به درازا کشید.1 آخرین فیلم سینمای عیاری "بیدار شو آرزو" است که درباره زلزله اسفناک بم می باشد و در همان زمان رخداد زلزله فیلمبرداری شده است.


درباره محمد قریب: دکتر محمد قریب در سال ???? در تهران متولد شد. پدرش مرحوم علی اصغر خان قریب و از مردم روستای گرکان از توابع آشتیان بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان سیروس و متوسطه را در دارلفنون تهران (دارالمعلمین) گذراند . او در سال ???? شمسی در زمره اولین گروه دانشجویان ایرانی بود که برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به فرانسه رفتند. وی در پایان سال اول در شهر رن فرانسه موفق به دریافت جایزه لابراتور تشریح دانشکده پزشکی شد. وی در سال ???? نخستین ایرانی بود که توانست در کنکور انترنی بیمارستان پاریس موفق شود. 2


دکتر قریب ، به پاس خدمات چشمگیر علمی ، به دریافت نشان دانش از دانشگاه تهران و نشان درجه اول فرهنگ از وزارت آموزش و پرورش و نشان عالی لژون‌ دونور از دولت فرانسه نائل گشت. 2


محمد قریب از دوستان نزدیک مهندس مهدی بازرگان بود و در ماجرای اخراج 10 نفر از استادان دانشگاه توسط محمدرضاشاه ، هر دو نفر همراه با 8 استاد دیگر موقتا اخراج شدند اما بعد از مدتی به سر کلاسها بازگشتند.


روزگار قریب به لحاظ ساختار روایی دارای دو بخش می باشد. بخش اول آخرین روزهای زندگی دکتر محمد قریب را در بیمارستان کودکان نشان می دهد در حالی که در بیمارستانی که خودش رییس است بستری شده است و بخش دوم روایتی است که دکتر محمد قریب برای خود واگویه می کند. روایتی که اتفاقات آن مشابه همان اتفاقاتی است که در بخش اول می افتد. مثلا در یک قسمت نشان داده می شود که در بیمارستان دکتر محمد قریب دختر 15 یا 16 ساله ایی بستری شده است. دختر برای اینکه با یک پیرمرد 70 ساله ازدواج نکند مرگ موش خورده تا خود را بکشد اما نجات یافته است. مادر دختر بیشتر از آنکه به پزشکها اعتماد کند به زن فالگیر اعتماد دارد و او را مخفیانه به بیمارستان آورده تا مشکل!! دخترش حل!! کند. ... دختر بعد از یک سلسله اتفاقات خاصی خود را از پنجره بیمارستان به پایین پرتاب می کند و می میرد. عیاری در بخش اول فیلم چنان ماهرانه- با آن وقت اندکی که این بخش دارد- میزان خرافه پرستی و فقر را نشان می دهد که بیننده را با خود همراه میکند . در بخش دوم این قسمت زمان کودکی دکتر قریب نشان داده می شود که فقر و نادانی باعث شده است که مردم بیش از آنکه به عالمها رجوع کنند گرفتار خرافات عمیق شده اند.


اینگونه تکرار مشابه وقایع در دو دوره سریال زندگی محمد قریب نشان دهنده سبک واقعگرایانه ایی است که عیاری برای سریال خود برگزیده است تا از طریق آن یادآور این جمله سینوهه، پزشک معروف مصری باشد (قریب به مضون) که


انگار عیاری بر آن است تا از طریق این تکرار به ما یادآور باشد که این رشته سر دراز دارد.


 


این سریال فرصت خوب و کارگاه آموزش بازیگری، کارگردانی و بازیگیری از بازیگران، برای آنهایی بود که می خواستند چیزی درباره فیلم و سینما بدانند. عیاری چنان در خلق فضا و راهنمایی بازیگران استادانه عمل کرده است که بی شک مدتها قسمتهایی از این سریال می تواند در آموزشگاه های هنری تدریس شود و برای هنرجویان فرصت مغتنمی باشد که فیلمی را ببینند که دارای خیلی از شاخصه های برتر سینمایی می باشد. بازیهای روان " مهدی هاشمی" در نقش دکتر محمد قریب و "مهران رجبی" در نقش میزرا علی اصغر پدر دکتر قریب و بازی به یادماندنی و پر از صمیمیت مرحوم " حسین پناهی" در چند قسمت اول سریال چنان جذاب و دیدنی بود که اکثر تماشاگران مدتها آنها را به خاطر خواهند داشت. این بازیهای روان در یک بده بستان و تعامل خوب بین کارگردان و بازیگران و هزینه ساخت ویژه ( که این سریال جزوه سریالهای وپژه سیما بود و به ازای هر دقیقه از سریال بین 5 الی 10 میلیون تومان هزینه شده است) با فضا پردازی عالی و قصه روان عیاری چنان خوب در هم آمیخته است که به دور از شعارزدگی منجر به تولید سریالی شده است که نه تنها نام محمد قریب را در ذهن مخاطبانش حک کرد بلکه توانست روایتی اندک از تاریخ کشورمان باشد، روایتی که به دور از هر گونه شعار و بزرگنمایی بود و بی هیچگونه تعصب بی جایی.


 عیاری حتی گاهی استادانه از کنار خطوط قرمز!! می گذشت و می دانست چگونه همه چیز را با توجه به عادت ما شرقیها، سربسته و به اصطلاح تبریزیها توی پاکت (پاکات.تی) بیان کند.


آدمهای سریال روزگار قریب از جنس مردم هستند. کار فوق العاده ایی نمی کنند، سعی شده است که از قهرمان سازی پرهیز شود و کاراکترها ما به ازای خارجی داشته باشند.


 ...


 


1- منابع اینترنتی


2- ویکی پدیا