سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای مردم! هرگاه دانستید، پس به آنچه دانستید عمل کنید؛ شاید که هدایت یابید . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
علی بیدار(68)
لینک دلخواه نویسنده

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :60
بازدید دیروز :41
کل بازدید :191074
تعداد کل یاداشته ها : 92
04/1/30
1:11 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
حسن ساعی[17]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

فیلم‌های کیمیایی، میرکریمی و شایقی وارد شبکه نمایش‌خانگی شد

ده عنوان فیلم سینمایی ایرانی و خارجی در هشتمین مرحله از توزیع آثار سینمایی در سال جاری با قیمت ویژه از سوی موسسه رسانه‌های تصویری معاونت امور سینمایی وارد شبکه نمایش خانگی کشور شد.

    به گزارش سایت سینمایی سوره به نقل از روابط عمومی موسسه رسانه‌های تصویری، در این مرحله فیلم سینمایی «حقیقت گمشده» به کارگردانی محمد احمدی محصول سال (1386) با فاصله کوتاهی پس از اکران خود در سینماها به شبکه ویدئویی آمد.فیلم‌هایی چون «جلیقه» به کارگردانی جان می بوری (محصول مشترک سال 2005آمریکا و آلمان)،«بچه‌های جاسوس3» به کارگردانی رابرت رودریگوئز (محصول سال 2003 آمریکا) و «نانه» به کارگردانی سمیر کارنیک (محصول سال 2006 هندوستان) نیز از دیگر عناوینی هستند که در این مرحله عرضه شدند.
    براساس این گزارش، همچنین فیلم‌های «دندان مار» به کارگردانی مسعود کیمیایی (محصول سال 1368)، «زیر نور ماه» به کارگردانی رضا میرکریمی (محصول سال 1379)، «شراره» به کارگردانی سیامک شایقی (محصول سال 1378)، «بادام‌های تلخ» به کارگردانی کاظم معصومی (محصول سال 1376)، «سوگند خونین» به کارگردانی راج کمار سانتوشی (محصول سال 1996 هندوستان) و «سرگرد» به کارگردانی وریندر راج آناند (محصول سال 1998 هندوستان) برای دومین بار به شبکه نمایش خانگی آمدند.
منبع :http://news.parseek.com/Url/?id=2610990


  
  
هشدار مدیرعامل خانه سینما به بازیگران
جام جم آنلاین: ‌محمد مهدی عسگرپور ، مدیرعامل خانه سینما در واکنش نسبت به حضور گلشیفته فراهانی در فیلمی آمریکایی، به همکاران سینمایی‌اش توصیه کرد: اگر می‌خواهید حضوری در فیلم‌های خارجی داشته باشید، آن را از ابتدا تا انتها ببینید، سینمای دنیا بویژه هالیوود بی‌رحمی‌های خودش را دارد که این برای دست‌اندرکاران خودش هم هست و خود آنها هم می‌دانند تاریخ مصرف مشخصی برای سینما دارند.

به گزارش ایسنا ، عسگرپور با اعلام این که حضور بین‌المللی عوامل سینمای ایران، اقدام مبارکی است، گفت: این پل‌های ارتباطی هرقدر برقرار بشود، به نفع مجموعه سینمای ایران است؛ اما احترام به قوانین و فرهنگ عمومی کشورمان جزو مسائلی است که در زیر چتر سینما ‌بودن از ملزومات آن است، مگر این‌که کسی مایل نباشد دیگر زیر این چتر حضور داشته باشد که آن هم بحث دیگری است.


  
  
دعوت؛ فیلمی که یک بار دیدن آن هم مشقت بار است
برو جنگی بساز
 
 Image
 
نقد فیلم، علی ابراهیمی - از موضوعی نسبتا بکر و با حضور انبوه بازیگران مطرح، فیلمی ساخته شده است که اگر نام کارگردان را ندانید، ممکن است هر آن سالن سینما را ترک کنید و از کارگردانی که فیلم‏هایش را معمولا می‏توان چندین بار دید و لذت برد، اثری ساخته شده است که با مشقت می‏توان یک بار دیدن آن را به پایان برد. 
دعوت؛ پنج اپیزود با موضوع مشترک سقط جنین که در آن، مشغله کاری، فقر، لغرش در استفاده از یک راهکار جدید پزشکی و موقعیت نامناسب سنی یا اجتماعی، پنج زوج را به مسیری سوق می‏دهد که سقط جنین، آسان‏ترین راه گزیز از مخمصه‏ای می‏‏شود که یک یا هردو والد را درگیر خود می‏سازد.
تصور فیلمی که از چنین طرح فیلمنامه‏ای ساخته ‏شود، بدون دیدن محصول، شاید گیرا و حتی تکان‏دهنده جلوه کند، اما آنچه که پس از تاریک شدن سالن و آغاز فیلم، دقیقه به دقیقه تماشاگر را آزار می‏دهد، مجموعه‏ای به شدت کارگردانی نشده است که با مساله‏ای کاملا دست‏نیافتنی و به قولی فضایی آغاز می‏شود، با بازی اغراق شده و  تحمل ناپذیر بازیگرانی که به قصد نمایش فقر به سیاه بازی می‏پردازند، ادامه پیدا کرده، با روایت موقعیت غیرمعمول یک زوج کهنسال و زوجی که اهدای تخمک را تجربه می‏کنند به فضاهای کمیک و فضایی دو اپیزود اول برگشت کرده و در نهایت با تلاش برای انتقال تمام بار فیلم برروی اپیزود احساسی و تکراری انتهایی پایان می‏پذیرد.
گذشته از ضعف عمده در به تصویر درآوردن فیلمنامه، به نظر می‏رسد بازیگردانی، بازیگری و یا انتخاب بازیگران برای بیشتر موقعیت‏های فیلم نیز - به وِیژه در اپیزودهای ابتدایی - به درستی انجام نشده است. مشکل بازی‏ها که در طیفی از بازی بسیار ضعیف (محمدرضا فروتن) تا به سختی پذیرفتنی (سیامک انصاری طناز) تا نسبتا قابل قبول (مریلا زارعی) و معمولی (بقیه بازیگران) قرار گرفته‏اند، مساله‏ای است که به نظر می‏رسد نقص کارگردانی را برجسته‏تر می‏سازد و حضور پرتعداد بازیگران مطرح نیز نمی‏تواند آن را کمرنگ کند.
در نگاه کلی، دردمندی کارگردان و فیلمنامه‏نویس(نویسان) نسبت به دردهای مدرنی که می‏رود در جامعه سنتی ایرانی مزمن شود، از بسیاری از تک‏گویی‏ها و نماهای فیلم قابل احساس است، اما ساخت فیلم درنهایت آنچنان ضعیف و پرنقص انجام شده است که همین بیان درد و انتقال پیام نیز به درستی و به صورت تاثیرگذار انجام نمی‏شود.
به عبارت دیگر، مساله سقط جنین گرچه احتمالا همآنگونه که فیلم سعی دارد با نماهای هوایی از شهر انتقال دهد روبه گسترش و مساله‏ساز است، اما انتقال این پیام توسط یک فیلم مستند کم هزینه در مقایسه با فیلمی که حاتمی کیا ساخته است، بسیار راحت‏تر انجام شدنی است. درحالیکه روایت این درد قاعدتا باید بر پرده رویایی سینما و بر بستر داستان بهتر و تاثیرگذارتر صورت پذیرد.
به جرات می‏توان گفت حاتمی‏کیا در آثار اخیر خود، چه در تلویزیون و چه اینک در سینما به وضوح ناموفق عمل کرده است. اگر نیش و کنایه‏های غیرمنصفانه، زمانی باعث شد که کارگردان مهاجر، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشه ای، روبان قرمز و ارتفاع پست تصمیم بگیرد "دیگر فیلم جنگی نسازد"، اما واقعیت تلخ ضعف فاحش آثار اخیر به مراتب دردناک‏تر از انتقادات نرم گذشته است.
اگرچه نامزدی در چندین بخش جشن سینمای ایران و برخی موارد مشابه ممکن است انگیزه‏ای گول‏زننده برای ادامه گام زدن حاتمی‏کیا در مسیر نسبتا جدیدش باشد، اما به نظر می‏رسد اینک وقت آن باشد که سینمایی‏ها و سینماروهای حاتمی کیا پسند، این احتمال را پیش روی او قرار دهند که شاید بهتر باشد ابراهیم دوباره به جنگ برگردد. یک نفر بهتر است به ابراهیم حاتمی کیا بگوید: یا مثل خودت بساز، یا لطفا نساز و خاطرات سینمایی خوب ما را خراب نکن. برو جنگی بساز

  
  

فیلم «خون‌بازی» جایزه‌ی بهترین فیلم‌نامه و باران کوثری جایزه‌ی بهترین بازیگر زن را از جشنواره‌ی فیلم پیونگ یانگ کره‌ی شمالی دریافت کردند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «خون‌بازی» ساخته‌ی رخشان بنی‌اعتماد و محسن عبدالوهاب است، که باران کوثری هم جایزه‌اش را برای بازی در نقش یک معتاد در همین فیلم از آن خود کرد.

فیلم‌نامه‌نویسان این فیلم، رخشان بنی‌اعتماد، محسن عبدالوهاب، فرید مصطفوی و نغمه ثمینی هستند.

جشنواره‌ی فیلم پیونگ یانگ روز جمعه (پنجم مهرماه) پایان یافت، که در اخبار تکمیلی که از آن منتشر شده، به جایزه‌های «خون‌بازی» اشاره شده است.

در این جشنواره‌، فیلم «مجمع» از چین علاوه‌ بر کسب جایزه‌ی بهترین فیلم، توانست جایزه بهترین کارگردانی را نیز برای فنگ ژیائو گانگ به‌همراه آورد.

فیلم «مجمع» بالاترین نشان جشنواره پیونگ‌یانگ را هم به خود اختصاص داد.

فیلم‌های چینی همچنین توانستند سه جایزه دیگر این جشنواره را به‌دست آورند؛ «باغ امپراتوری» جایزه ویژه هیأت‌داوران بین‌الملل را کسب کرد؛ «احساس دوست‌داشتنی» جایزه ویژه برگزارکنندگان جشنواره را به‌دست آورد و «مرد خوب» جایزه ویژه نمایش را از آن خود کرد.

جشنواره فیلم پیونگ‌یانگ که پیش‌تر «جشنواره فیلم کشورهای غیرمتعهد و در حال توسعه» نامیده می‌شد، به صورت دوسالانه برگزار می‌شود، که اولین دوره‌ی آن در سال 1987 برگزار شد.

 

باران کوثری
  
  

در حاشیه انتخاب نماینده ایران برای شرکت در اسکار 2009

علی معلم: "آواز گنجشک‌ها" مناسبترین گزینه برای حضور در اسکار است  

تهیه‌کننده فیلم سینمایی "گاوخونی" از میان چهار گزینه نهایی سینمای ایران برای معرفی به اسکار، "فرش ایرانی" را گزینه‌ای بی‌ارتباط با این مراسم و "آواز گنجشک‌ها" را مناسبترین فیلم ذکر کرد.
علی معلم درباره چگونگی انتخاب نماینده سینمای ایران برای اسکار گفت: "فرش ایرانی" با آنکه در فهرست چهار نامزد سینمای ایران برای معرفی به اسکار جای گرفته، اما واقعیت این است که محلی از اعراب ندارد. اسکار مربوط به فیلم‌های داستانی است و "فرش ایرانی" که حتی در داخل هم ناموفق بود، هیچ دلیلی برای اینکه نماینده سینمای ایران در اسکار باشد ندارد.

این منتقد سینما ادامه داد: اساساً‌ اسکار در ایران تبدیل به جریانی دیگر شده و انتخاب فیلم‌ها بر اساس کار کارشناسی انجام نمی‌شود. در صورتی که تنها راه انتخاب فیلم برای اسکار باید کارشناسی دقیق باشد. اصلاً‌ معرفی نامزد برای انتخاب فیلم جهت حضور در اسکار معنی ندارد. این کار غیر از دل همه را به دست آوردن نمی‌تواند معنی و مفهوم داشته باشد.

معلم با اشاره به اینکه معمولاً‌ فیلم برتر سال از هر کشور به اسکار معرفی می‌شود، افزود: هر فیلمی که اثر برتر سال است و زبان بین‌المللی قویتر دارد، از کشورهای مختلف به اسکار معرفی می‌شود. اما در ایران بدون نگاه کارشناسی و حمایت از فیلمی که قرار است نماینده سینمای ایران باشد، فیلمی معرفی می‌شود که اغلب ویژگی‌های لازم را ندارد.

تهیه‌کننده فیلم سینمایی "ازدواج به سبک ایرانی" در مورد شیوه درست انتخاب فیلم برای حضور در اسکار گفت: نباید فیلم اسکاری را بر اساس رای‌گیری انتخاب کرد. زیرا اینجا بحث داوری مطرح نیست، بلکه باید فیلم‌ها را کارشناسی کرد و اثری را برگزید که امتیازی بالاتر به لحاظ ویژگی‌های مد نظر نماینده اسکار به دست آورد.

معلم در پایا "آواز گنجشک‌ها" مجید مجیدی را مناسبترین گزینه برای معرفی به اسکار برشمرد و گفت: این فیلم در جشنواره رده A برلین حضور داشته و جایزه بازیگری را برده است. اینها امتیازهایی قابل توجه برای یک فیلم محسوب می‌شود و در مقایسه میان آن و سایر گزینه‌ها می‌توان فیلم مجیدی را اثر مناسب برای معرفی به اسکار دانست.

منبع: خبرگزاری مهر


  
  

 

بهرام بیضایی: فیلم آماده شود به جشنواره‌ی فجر ارایه می‌کنیم

 

 

بهرام بیضایی گفت: تلاش می‌کنیم فیلم «وقتی همه خوابیم» را به جشنواره فیلم فجر برسانیم.
این کارگردان سینما که این روزها درحال مونتاژ جدیدترین ساخته‌اش «وقتی همه خوابیم» است، با بیان این مطلب گفت: اگر فیلم ما به جشنواره برسد و برگزارکنندگان هم آن را بپذیرند، آن را در جشنواره اکران می‌کنیم و اگر هم پذیرفته نشود، به هرحال ما تابع نظرات برگزارکنندگان هستیم.

او درباره مراحل تولید فیلم خود نیز توضیح داد: درحال حاضر سرگرم مونتاژ فیلم هستیم که تا دو ماه دیگر نیز به طول می‌انجامد.

دهمین ساخته بلند بهرام بیضایی، درباره یک برخورد تصادفی است.

فیلم‌برداری این فیلم از اردیبهشت‌ماه در خانه‌ای واقع در خیابان «هانری کربن» آغاز شد و سپس در دکورهای ساخته‌شده در کارخانه‌ی‌چیت‌سازی، در خیابانهای تهران ادامه یافت.

مژده شمسایی، علیرضا جلالی تبار، حسام نواب صفوی، شقایق فراهانی، هدایت هاشمی، سحر دولت‌شاهی، مجید مظفری، حسین محب‌اهری، رضا مختاری، افشین خورشیدباختری، امیرکاوه آهنین‌جان، علیرضا اولیایی، رضا دیلمی، محمد رضایی راد و ... جلوی دوربین اصغر رفیعی جم رفتند.

صدابرداری فیلم توسط محمود سماک‌باشی، طراح‌صحنه و لباس: ایرج‌رامین‌فر انجام شده است.

................................................

منبع: ایسنا


  
  

فیلمهای ماه مبارک رمضان سال 1387

 

چیزی تا آغاز ماه مبارک رمضان مانده، ماهی که دیگر تماشای سریال‌های بعد از افطارش تبدیل به یک سنت و عادت شده است. سریال‌هایی که هر سال یکی دوتایی از آنها گل می‌کند و صحبت درباره آنها نقل محفل هر گفت‌و‌گویی می‌شود. در این چند سال اخیر هم کارگردانان با ورود به مباحث ماورایی و فلسفی نیز موجب شدند تا به این سریال‌ها نگاه جدی‌تری شود و حتی پای بسیاری از بزرگان و صاحبنظران نیز بعضا به وسط ماجرا کشیده شده است. امسال بر همین اساس شبکه‌های تلویزیونی ساخت سریال‌های ماه رمضان خود را شروع کرده‌اند:

شبکه اول: برزخ

شبکه اول سیما که سال قبل با سریال اغما سیروس مقدم بسیار جنجالی و بحث‌برانگیز ظاهر شد، امسال نیز سریال رمضان خود را بار دیگر به این کارگردان پر کار سپرده تا با همکاری مجدد خود با علیرضا افخمی سریال «برزخ» را برای شبکه یک آماده کند.

 افخمی که با ساخت «او یک فرشته بود» و نگارش «اغما» به حیطه تازه‌ای در زمینه آثار مذهبی ورود کرده، این بار نیز با مضمون دو سریال قبلی نگارش فیلمنامه مجموعه جدید سیروس مقدم را شروع کرده است. سریالی که تاکنون نگارش 4 قسمت از آن به پایان رسیده و هم اکنون مراحل پیش‌تولید و انتخاب بازیگر را سپری می‌کند.

تاکنون برای این پروژه گروه با فرامرز قریبیان، افسانه بایگان و مهراوه شریفی‌نیا به توافق رسیده و احتمالا حامد کمیلی بازیگر ثابت کار‌های اخیر مقدم نیز به این جمع اضافه خواهد شد. شبکه اول که دو سال پیاپی تهیه سریال مناسبتی خود را به رضا جودی سپرده بود، امسال این کار را به مهران رسام که بیشتر در شبکه دو و سه فعال بوده، محول کرده است.


شبکه دو: مثل هیچکس

در میان شبکه‌های سیما، شبکه دو سیما اولین شبکه‌ای بود که ساخت سریال مناسبتی خود را شروع کرد. شبکه‌ای که سال گذشته سریال تولیدی‌اش «میوه ممنوعه» عنوان پرمخاطب‌ترین سریال را به خود اختصاص داد.

 مسئولین این شبکه برای اینکه امسال نیز بتوانند با قدرت ظاهر شوند دست به خطر نزدند و یکی از فیلمنامه‌های آماده خود با نام داداشی را برای رمضان امسال انتخاب کردند. فیلمنامه‌ای که علی‌اکبر محلوجیان نویسنده آن آثار پر مخاطبی چون «پدر سالار» و «زیر تیغ» را در کارنامه دارد. او در فیلمنامه جدیدش بار دیگر به سراغ خانواده‌ای سنتی رفته و به روایت داستان خود در دل مناسبات این خانواده پرداخته است.

سریال داداشی را محمدعلی اسلامی تهیه‌کننده زیر تیغ تولید می‌کند حضور این دو در کنار هم و محتوای داستان این پیش فرض را به وجود آورده که سریال جدید آنها در ادامه زیر تیغ قرار دارد. نکته‌ای که اسلامی آن را کاملا رد می‌کند: «این سریال داستان برادر بزرگ یک خانواده را روایت می‌کند که همه او را داداشی صدا می‌کنند. پدر خانواده فوت می‌کند و داداشی مسئولیتش در خانواده دو چندان می‌شود. داستان این سریال با توجه به اینکه نویسنده هر دو اثر «علی‌اکبر محلوجیان» است، هیچ شباهتی به داستان زیرتیغ ندارد اما فضای آنها به لحاظ اجتماعی، سنتی و فرهنگی شبیه است و داستان هر دو اثر در لایه‌های متوسط اجتماع می‌گذرد.» اسلامی برای کارگردانی این پروژه با عبدالحسن برزیده که از سینماگران عرصه سینمای دفاع مقدس است به توافق رسید.

 برزیده در کارنامه‌اش علاوه بر تولید دو فیلم «دکل» و «پرواز خاموش» کارگردانی یک مینی سریال پنج قسمتی به نام «لانه شیطان» را هم دارد. سریالی که پخش آن بعد از یک قسمت متوقف شد. او حالا کارگردان سریالی است که مسئولین شبکه دو روی پر مخاطب شدن آن حساب ویژه‌ای کرده‌اند.

در این سریال حسین یاری نقش داداشی را بر عهده دارد. پروانه معصومی، آتنه فقیه نصیری، پرویز پورحسینی، حمید ابراهیمی، جواد عزتی، شاهرخ استخری، رامین راستاد، ابراهیم ورزیده، اصغر همت، مهران رجبی، نفیسه روشن، حنانه شعشعانی، عباس امیری، مرضیه لشگری، مریم رهبری و سوگل طهماسبی دیگر بازیگران آن هستند. این سریال به تازگی تغییر نام داده و با نام «مثل هیچکس» روی آنتن شبکه دو می‌رود.

شبکه سه: بزنگاه

شبکه سوم در تولید سریال‌های مناسبتی همیشه موفق عمل کرده و آثار آن معمولا یا رتبه اول را به خود اختصاص داده‌اند یا نهایت با اختلاف اندکی دوم شده‌اند.

اما این شبکه با وجود داشتن چنین کارنامه موفقی سال گذشته بسیار ضعیف عمل کرد و با سپردن سریال خود به کارگردانی چون علی عبدالعلی‌زاده با اختلاف رتبه سوم را به خود اختصاص داد. البته دست‌اندرکاران تولید مجموعه «یک وجب خاک» اصرار بسیاری داشتند که سال گذشته سریالشان را رضا عطاران بسازد که او به دلیل خستگی این کار را نپذیرفت، اما امسال قرار شده تا عطاران سریال رمضان شبکه سه را بسازد .

 این سریال بعد از «خانه به دوش» و «متهم گریخت» سومین تجربه رمضانی عطاران است. او این سریال را که «بزنگاه» نام دارد، بر اساس فیلمنامه‌ای از محمدرضا آریان کارگردانی می‌کند و تا کنون علاوه بر خودش حضور حمید لولایی، علی صادقی، گیلدا رنجبران، سوسن پرور و غلامرضا نیکخواه به عنوان بازیگران اصلی در این کار قطعی شده است.

بنا به گفته مهران مهام، این سریال مضمونی طنز دارد که قصه آن روایتگر بخشی از زندگی دو برادر و یک خواهر است که پدرشان فوت می‌کند. این اتفاق منجر می‌شود تا آنها برای به دست آوردن ارث و میراث با یکدیگر درگیر شوند. در تهیه این پروژه ایرج محمدی نیز با مهمان همکاری دارند.

شبکه تهران: مامور بدرقه

شبکه تهرانی‌ها امسال می‌خواهند تا جبران مافات کنند. آنها پس از ناکامی مطلق با سریال «شکرانه» به کارگردانی سعید سلطانی در کمال تعجب بار دیگر تولید سریال رمضان امسال را هم به این کارگردان واگذار کرده‌اند.

او که روزگاری آثار پر مخاطبی چون «پس از باران»، «خانه‌ای در تاریکی» را کارگردانی کرده بود، چند صباحی است که با سریال‌هایی چون «سال‌های برف و بنفشه»، « لبه تاریکی» و «شکرانه» بسیار دور از انتظار ظاهر شده است. او حالا با توجه به ناکامی‌های اخیرش تغییر ژانر داده و قرار است سریال رمضانی خود را در ژانر کمدی بسازد که این اولین تجربه او در این گونه است.

سلطانی در سریال «مامور بدرقه» داستان کلیشه‌ای دزد و پلیس را دستمایه قرار داده و در آن داستان یک مامور نیروی انتظامی را روایت می‌کند که در شرف بازنشستگی مامور می‌شود تا مجرمی را تحویل بدهد. اما مجرم فرار می‌کند و...


فیلمنامه این پروژه براساس طرحی از خشایار الوند توسط امیرعباس پیام نوشته شده و اسماعیل عفیفه نیز آن را تهیه و تولید می‌کند. او سال گذشته سریال میوه ممنوعه را برای شبکه دو تهیه کرده بود. تاکنون دست‌اندرکاران تولید این پروژه با سیروس گرجستانی برای ایفای نقش مامور نیروی انتظامی به توافق رسیده‌اند

 


  
  

عکس از فارس

 عکس از فارس
سال 1368 بود که نام خسرو شکیبایی بلند آوازه شد. وی با حضور در فیلم «هامون» داریوش مهرجویی وارد فاز جدیدی از زندگی هنری خود در سینمای ایران شد. وی توانست برای نقش آفرینیش در این فیلم برنده جایزه سیمرغ بلورین، هشتمین جشنواره فیلم فجر شود.

  هنر هفتم

خسرو شکیبایی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون امروز، 28 تیرماه 1387، در گذشت.

به گزارش خبرگزاری‌ها، خسرو شکیبایی ساعت 9 صبح امروز در بیمارستان پارسیان تهران دار فانی را وداع گفت. علت مرگ وی ایست قلبی اعلام شده است.

بعضی از سایت‌های اینترنتی محل مرگ خسرو شکیبایی را منزل شخصی وی اعلام کرده‌اند.

گفته می‌شود شکیبایی به دلیل بیماری دیابت از مدتی پیش در بیمارستان بستری بوده است.

از خسرو شکیبایی، در دومین جشن منتقدان سینمایی که اخیرا برگزار شده بود به عنوان یکی از بازیگران برجسته 30 سال اخیر تجلیل شد و جایزه‌ای را به همین مناسبت از محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، دریافت کرد.

نگاهی به زندگی سینمایی خسرو شکیبایی

خسرو شکیبایی، در سال 1323 در تهران به دنیا آمد. وی تحصیلاتش را در رشته بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان برد.

حضور شکیبایی در سینما با بازی در فیلم « خط قرمز» به کارگردانی مسعود کیمیایی در سال 1361 آغاز شد. پس از آن وی در فیلم‌هایی مانند «دزد ونویسنده» همراه با علی نصیریان، «ترن» و «رابطه خوب» تا سال 1368 به نقش آفرینی در سینما ادامه داد.

سال 1368 بود که نام خسرو شکیبایی بلند آوازه شد. وی با حضور در فیلم «هامون» داریوش مهرجویی وارد فاز جدیدی از زندگی هنری خود در سینمای ایران شد. وی توانست برای نقش آفرینیش در این فیلم برنده جایزه سیمرغ بلورین، هشتمین جشنواره فیلم فجر شود.

برخی بر این اعتقادند که پس از «هامون»، شکیبایی نتوانست از این نقش به طور کامل بیرون بیاید و در بسیاری از فیلم‌هایی که پس از هامون بازی کرد، به تکرار همان نقش پرداخته است.

البته، خسرو شکیبایی بار دیگر با بازی در دو فیلم کاملا متفاوت یعنی «کیمیا» به کارگردانی احمد‌رضا درویش در سال 1373 و «کاغذ بی خط» به کارگردانی ناصر تقوایی در سال ????، توانست قابلیت‌های خود را در عرصه بازیگری سینما به نمایش بگذارد.

وی برای بازی در فیلم «کیمیا» برنده سیمرغ بلورین سیزدهمین جشنواره فیلم فجر و برای «کاغذ بی‌خط» نیز نامزد سیمرغ بلورین بیستمین دوره این جشنواره شد.

آخرین حضور خسرو شکیبایی در سال 1387 برای بازی در فیلم «دل شکسته» به کارگردانی علی رویین‌تن بوده است.

شکیبایی در تلویزیون

خسرو شکیبایی، علاوه بر نقش آفرینی در سینمای ایران، در برخی از سریا‌ل‌های تلویزیونی نیز نقش‌های ماندگاری بر جای گذاشته است.

از به یاد ماندنی‌ترین آن‌ها نقش مراد بیگ در سریال «روزی روزگاری» است که تکیه کلام‌های وی در این سریال برای مدت‌ها از دهان مردم کوچه و بازار شنیده می‌شد.

سریال «خانه سبز» نیز به کارگردانی بیژن بیرنگ از جمله سریال‌های پرطرفدار تلویزیون بود که شکیبایی یکی از نقش‌های اصلی آن را بازی می کرد.

وی در سریال‌های دیگری نظیر «مدرس»، «کاکتوس» و «تفنگ سرپر»» نیز ایفای نقش کرده است.

خسرو شکیبایی در کنار حضورش در سینما و تلویزیون، اشعار سهراب سپهری را نیز دکلمه کرده است که به شکل نوار کاست به بازار عرضه شد.

 

 منبع :

www.mardomak.org


  
  

)نقد و بررسی فیلم «قرنطینه» (منوچهر هادی
یک عشق رویایی بدون مقدمه

سینمای ما- فیلم سینمایی "قرنطینه" ساخته منوچهر هادی ملودرامی است که می‌خواهد بر مرز میان گیشه و دغدغه‌های سازنده حرکت کند، اما آنچه ارجحیت پیدا کرده توجه صرف به مخاطب در همه وجوه است. هادی در اولین ساخته سینمایی‌اش تلاش کرده از زاویه نگاه خود به ملودرام‌های گیشه پسند توجه و وجوه هنری را در کنار اهمیت به مخاطب لحاظ کند. آیا این اتفاق در اولین فیلم او افتاده است؟
فیلم همانطور که کارگردان هم اشاره کرده از سوژه‌ای به شدت کلیشه‌ای و اشک‌انگیز بهره می‌برد و برای رویکردی احتمالاً تازه یا خاص به موضوع انتخابی خود راهکارهایی طراحی کرده که در کنار هم به پیوندی مناسب نرسیده و چون وجوه مجزا یکدیگر را پوشش نمی‌دهند.
فیلمساز در مقطع ابتدایی به شکل گیری رابطه بین دختر و پسر قهرمان قصه می‌پردازد تا یک عشق رویایی را بدون مقدمه بین آنها برقرار کند. شخصیت پسر (حمید گودرزی) به گونه‌ای پرداخته شده که جوانی خوشگذران و درگیر رابطه‌های عاطفی مختلف است و با دیدن دختر جوان (نیوشا ضیغمی) که متفاوت از قشر دخترانی است که می‌شناسد، دل به او می‌بندد.
هر چقدر که نشانه‌های ملموس و آشنا برای شخصیت پردازی پسر جوان به درستی انتخاب شده و کدهای قابل قبول ارائه می‌شود مانند زنگ زدن پیاپی تلفن همراه و ... ، اما همین نکات در مورد دختر کمتر پرداخته شده و در واقع آنچه تفاوت دختر را از اولین برخورد برای پسر مشخص می‌کند، بی جواب باقی می‌ماند.
اختلاف طبقاتی و حرکت بر مسیر کلیشه‌ای دختر فقیر و پسر پولدار نیز یکی دیگر از کلیشه‌های نخ نماست که برای رنگامیزی این رابطه عاطفی طراحی شده و کارکرد آن هم چیزی جز رفتن به سمت ملودرام‌های آشنا و چینش موقعیت‌های قابل پیش‌بینی نیست. این وجه با پرداخت منفی پدر پسر (رضا رویگری) و تکیه بر تنها بودن پسر در خانه‌ای که زنی جوان جایگزین مادر شده، دلایل او را برای دل بستن به دختری از طبقه متفاوت کامل می‌کند.
فیلم تا جایی که قرار است ضربه کاری به مخاطب وارد شده و تغییری در سطح روایتی ایجاد شود، بر مسیری قابل پیش بینی حرکت می‌کند و با تکیه بر عشق زوج قهرمان فیلم بدون توجه به تضادها پیش می‌رود. در این بخش رویکردی سطحی و عام هم به اختلاف طبقاتی وجود دارد که بخصوص در نوع رفتار برادر دختر که درخواست‌های مالی از داماد آینده دارد، برجسته می‌شود که بار طنز احتمالی رفتار بچه گانه او نتوانسته نگاه کهنه به اختلاف طبقاتی را واجد جذابیت و بامزگی کند.
ضربه کلیدی قرار است جایی وارد شود که جواب آزمایش زوج جوان برای ازدواج مشکوک است و در واقع کدی برای بیماری دختر ارائه می‌شود که مقطع بعدی فیلم را به خود اختصاص داده تا به نوعی این عشق امروزی در بوته آزمایش قرار بگیرد. اما از آنجا که طبق یک فرمول آشنا در موقعیت‌هایی که همه چیز خوب و خوش پیش می‌رود، مخاطب انتظار بر هم خوردن این ثبات و آرامش را دارد این اتفاق هم در روند ماجرا قابل پیش بینی است.
از این پس روند داستان به گونه‌ای طراحی شده تا در عین وخیم شدن تدریجی حال دختر، شرایط نیز برای پسر سخت تر شده و فشار مالی او را در موقعیت‌های خاص قرار دهد. موقعیتی که آشکارا تقابل او با پدرش را در پی دارد که سکانس درگیری لفظی آنها در مغازه مبل فروشی پیامد آن است و در ادامه پدر، او را که از گاو صندوق مغازه دزدی کرده به زندان می‌اندازد تا به این رابطه خاتمه دهد.
در این بخش با زندان رفتن پسر شرایطی فراهم می‌شود تا قصه بر بیمارستانی که دختر در آن بستری است متمرکز شود و این بار لحن ملودرام عاطفی فیلم به سمت تلخی و سیاهی بیشتر حرکت کند. بالتبع در این بخش به دلیل بار دراماتیک ضعیف که در ارتباط با خط اصلی قصه وجود دارد، نیاز به طراحی خطوط و شخصیت های فرعی احساس شده است.
در این بخش نویسنده و فیلمساز با آگاهی از عمق تلخی حاکم و صحنه‌هایی که پیشرفت بیماری را در دختر جوان پی می‌گیرد، تصمیم گرفته‌اند طنز را به عنوان راهکار وارد کنند. این تصمیم در اولین گام رضا عطاران را به عنوان یک بیمار وارد فیلم کرده تا با توجه به ظاهر تغییر شکل یافته و حال و هوایی که دارد فضای موجود را ب******د.
هر چند سابقه عطاران در حوزه طنز اولین گزینه برای انتخاب او بوده ولی با توجه به شخصیت پردازی و گریم خاص این کاراکتر انتظارات برای دیدن حضوری متفاوت از وی چندان هم بیراه نیست. ولی واقعیت این است که این بار هم مانند سایر نقش آفرینی‌های عطاران، او را با همان کدها و مولفه‌های آشنای بازیگری در حرف زدن و ... می‌بینیم نه کاراکتری تلفیقی از سابقه وی و پیشینه نقش.
خط عاطفی طراحی شده برای ورود و حضور عطاران در قصه دختر جوان هم به نظر می‌آید با اولین انتخاب‌ها انجام شده و عشق به ظاهر یک طرفه او به دختر بیمار آذری (خاطره حاتمی) با چند بار تکرار، جذابیت لحظه‌ای خود را هم از دست داده و دیگر چیزی برای ارائه باقی نمی‌ماند.
فیلم "قرنطینه" در این بخش برای هر چه به هم پیچیده‌تر کردن کلاف شرایط، خط فرعی‌های متعدد را طراحی کرده که تداخل آنها به نوعی کارکردشان را از بین می‌برد. مانند فروش کلیه توسط مادر دختر (افسانه بایگان) و یا خط فرعی نامادری پسر جوان (شهره سلطانی) که یکباره و بدون مقدمه مانند یک منجی وارد شده و ضمانت پسر جوان را می‌کند تا از زندان آزاد شود، در صورتیکه قبل از آن کدی مبنی بر احتمال متفاوت بودن او ارائه نشده است.
فیلم در بخش پایانی به گونه‌ای همین وجه دوگانه در رویکرد به گیشه و ملودرام را مکمل هم کرده و در عین استفاده از سکانس کلیدی مراسم عروسی که جزء لاینفک فیلم‌های گیشه ای است، با مرگ کاراکتر عطاران و ترسیم فضای تلخ حاکم بر مراسم عروسی در آسایشگاه به زعم خود به مخاطب باج نمی‌دهد. غافل از اینکه جایی به مخاطب و گیشه صرف باج داده که سراغ قصه کلیشه‌ای و موقعیت‌های نخ نما بدون زاویه نگاه تازه و خاص خود رفته و این وجه حتی از مرحله انتخاب بازیگران هم وارد کار شده است. چند فیلم دیگر می‌توانید مثال بزنید که زوج ضیغمی- گودرزی قهرمان اصلی آن بوده اند؟ "گناه من" مهرشاد کارخانی و "تلافی" سعید اسدی که به طور همزمان اکران است نیز از حضور این زوج سینمایی بهره برده‌اند، بدون آنکه "قرنطینه" بتواند تفاوت و لزوم این انتخاب را ویژه کند.
"قرنطینه" نخستین فیلم منوچهر هادی بر اساس فیلمنامه‌ای از سعید دولتخانی ساخته شده است. داستان فیلم درباره دختر و پسری جوان است که دل در گرو یکدیگر دارند، اما برای ازدواج با مشکلات بسیار رو به رو هستند. حمید گودرزی، رضا عطاران، افسانه بایگان، رضا رویگری، خاطره حاتمی، نیوشا ضیغمی و شهره سلطانی در این فیلم بازی کرده‌اند. این فیلم در بخش مهمان بیست و ششمین جشنواره فجر به نمایش درآمد و از چهارشنبه 25 اردیبهشت در گروه سینمایی عصر جدید جایگزین فیلم "پابرهنه در بهشت" شده است.

منبع خبر : مهر

  
  

                                               ((به همین سادگی ))نه به این سادگی

 

به همین سادگی" پنجمین ساخته سیدرضا میرکریمی مدیر عامل حال حاضر خانه سینماست. او که با فیلم "کودک و سرباز" آغاز کرد، در "زیر نور ماه" توانست نگاه مخاطبان خاص را به سوی خود جلب کند. "اینجا چراغی روشن است" "خیلی دور خیلی نزدیک" که ظهور یک فیلمساز حرفه‌ای را به عرصه سینما نوید داد.

به همین سادگی" با فیلمنامه‌ای از شادمهر راستین و رضا میرکریمی جلو دوربین رفته و درباره زنی است که همسر او قرار است در یک مسابقه بین‌المللی معماری شرکت کند، به همین دلیل تصمیم می‌گیرد محیطی آرام در خانه برایش ایجاد کند. هنگامه قاضیانی، مهران کاشانی، صفا آقاجانی، نیره فراهانی و ... بازیگران این فیلم هستند

به همین سادگی" از نظر روایی و شکل داستانی ،ظاهری بسیار ساده دارد. اما در عین سادگی با وجود قصه ای کوتاه و پرداختن به جزئیات و فضا سازی مناسب برای به تصویر کشیدن یک معضل اجتماعی با دید و ادبیاتی متفاوت کاری ساده نیست برخلاف عنوان(( به همین سادگی ))که دارد

بر خلاف ا نچه که تصور می شود که این فیلم بیشتر مخاطبانش از میان زنان خواهد بود به عقیده بنده این فیلم بیشتر آقایان را مورد خطاب قرار می دهد که مسخ زندگی مدرن و ماشینی شده اند و خانواده و تربیت فرزندان را از یاد برده اند که این خود از مهمترین عوامل فروپاشی خانواده ها است و از دستاوردهای تمدن و پیشرفت بشر است .بحرانی که آدمها به تنهایی عامل شکل گیری آن نیستند و به عوامل بسیاری از جمله توسعه شهر ها ،صنعتی شدن ،پیشرفت و تکنولوژی و... و هزاران دلیل دیگر بستگی دارد .

استفاده از تصویر برداری رو دوشی که از ابتدا ذهن مخاطب رادر گیر می کند  به نوعی عدم آرامش و نگرانی ،تنش نه از نوع اتفاقات خیابانی و بیرونی را به مخاطب القا می کند .

به همین سادگی "را نمی توان کاملا در حیطه فیلمهای معنا گرا قرار داد .این فیلم در ردیف فیلمهای مذهبی دینی است که البته خود کارگردان هم با عنوان معنا گرا با توجه به اظهار خود زیاد موافق نیست

ارتباط طاهره با فرزندان خود ،همسایه  ها ،کلاس شعر ،دعوای بچه ها و تماس او برای استخاره برای دفعات متعدد ،و برخی از جزئیات ،جزئیاتی هستند که در اصل کل فیلم را می سازند و یا سرک کشید ن او به خلوت دختر خود با دوستانش ،و یا مردی که در خانه مقابل خانه آنها زندگی می کند . وهر از گاهی طاهره از پنچره او را دید می زند و یا برخورد آنها در سوپر مارکت و دستور پخت ماکارونی را که به مرد می گوید .این مرد هم به نوبه خود موقعیتی شبیه طاهره دارد مردی تنها که تنها زندگی می کند تنها می پزد  تنها می خورد و طاهره که علارغم آنکه همسر دارد ولی همیشه در تنهایی به سر می برد .تنهایی که ین روزها گریبان اکثر یت خانواده ها را گرفته است

به همین سادگی توجه ویژه به القای محیط بسته آپارتمانی دارد ،که در آغاز فیلم در پشت بام با نشان دادن رخت های در زخت آویز و یا رسیورهای،و یا وسایل همسایه طبقه بالایی در راه رو که قصد اسباب کشی دارندو عروسی دیگر همسایه .همه از نکاتی قابل ذکر هستند که میر کریمی با کنترل دقیق خود صحنه های زیبایی را آفریده است .

و هنگامی که زن همسایه از طاهر می خواهد به عنوان زنی خوشبخت برای دخترش استخاره کند .و طاهره تردید و نگرانی خود را از استخاره کردن نشان می دهد .ولی با اسرار زن همسایه طاهره استخاره می کند . شاید برخلاف آنچه که طاهره به زبان آورده پاسخ استخاره بوده و شاید به ناگاه طاهره متوجه میشودکه دیگران هستند که از او کمک می گیرند و او خود تکیه گاهی برای دیگران است و به حدی از بلوغ فکری در جامعه رسیده است که نیازی به استخاره دیگران نداشته باشد .و برگشت آن به خانه و منصرف شدن از رفتن و آن تردید که از اول فیلم در وجود طاهره بود .همچنان باقی است و البته این هم شگردی است که کارگردان استفاده کرده که مسئله را بی جواب گذاشته است

این فیلم در بیست و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در رشته‌های بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر زن برنده سیمرغ بلورین شد.

و خیلی حرفهای ریز و درشتی  که می شود در مورد به همین سادگی گفت برسی نکته به نکته و جزئیات فیلم فرصتی فراغ تر را می طلبد .

 

حسن عبد اله زاده

به همین سادگی
  
  
<   <<   6   7   8   9   10      >