سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدقه دارویى است درمانبخش و کردار بندگان در دنیاى آنان پیش دیده‏هاشان بود در آخرت ایشان هرچه را در این جهان کنند ، در آن جهان بینند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
علی بیدار(68)
لینک دلخواه نویسنده

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :14
بازدید دیروز :23
کل بازدید :187681
تعداد کل یاداشته ها : 92
103/2/28
6:6 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
حسن ساعی[17]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

طی مراسمی در سینما فلسطین و با پیام وزیر آموزش و پرورش؛

جشنواره سی‌و هشتم فیلم رشد آغاز به کار کرد

خبرگزاری فارس: با پیام علی رضا علی‌احمدی وزیر آموزش و پرورش، سی و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم رشد طی مراسمی در سینما فلسطین تهران آغاز به کار کرد.

به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، سی و هشتمین جشنواره فیلم رشد طی مراسمی در سینما فلسطین تهران آغاز به کار کرد.
بنا بر این گزارش در این مراسم که از ساعت 18:20 دقیقه امروز با حضور محی‌الدین بهرام محمدیان، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش و پرورش، عباس صدری، مرادی روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش آغاز شد، پس از پخش سرود جمهوری اسلامی ایرانن و پیام وزیر آموزش و پرورش قرائت شد.
به گزارش فارس، در پیام علیرضا علی‌احمدی آمده است: انسان بر حسب فطرت و طینت خدادادی خویش قرن‌هاست در گستره زندگی خود جستجوگر است و به دنبال کشف حقیقت، زندگی آرام و بی دغدغه خود را با فراز و فرودهای زیادی همراه نموده تا به نیازها و نداهای درون خود پاسخ آری گوید. گاهی هم ناگزیر، اضافه بر زمان و توان خود اعتبار، آبرو و حتی جان خود را در مسیر یافتن و رسیدن به هدف به خطر انداخته است. روزگاری حسرت به پرواز در آمدن همانند پرندگان برایش یک آرزو بود، ارتباط با مردمان سرزمین های دوردست هم یک آرزو بود و اینک در پرتو تلاش و تکاپو نه تنها آنچه آرزو یا رؤیا می نمود به حقیقت و واقعیت رسانده که راه توسعه و پیشرفت را پرشتاب و با سرعت تمام می‌پیماید.
در این پیام می‌خوانیم: جالب این که انسان هنوز آرزومند است و امیدوارانه زندگی می‌کند تا در سایه همین کوشش و تلاش به کمال و نیکبختی حقیقی دست یابد. آغاز دستاوردهای بزرگ آدمی در فضای آفرینش‌های هنری و ارتباط گیری رسانه‌ای، خود را جلوه نموده و با تبادل دانش، آگاهی و تجربیات به یکدیگر، موفقیت ها و پیروزی در عرصه های گوناگون علم و دانایی بیشتر شده است. در این میان نقش گونه‌های مختلف رسانه تصویری به ویژه فیلم ارزنده و انکارناپذیر است و فیلم سازان با در آمیختن هنر و فناوری اهمیت و جایگاه مهمی را برای فیلم و نقش آن در توسعه و پیشرفت جوامع به وجود آورده اند. به گونه ای که در فرایند تعلیم و تربیت دانش آموزان از فیلم به عنوان یک «رسانه آموزشی» نام برده می شود و تلاش برنامه ریزان درسی همواره این بوده که با بهره گیری از تأثیر و نقش فیلم در یادگیری فراگیران به کار خود ژرفا و ماندگاری بخشند.
در ادامه متن پیام علی احمدی آمده است: «جشنواره بین المللی فیلم های علمی، آموزشی و تربیتی رشد» به عنوان دیرپاترین رویداد هنری در زمینه تولید و نمایش فیلم در کشورمان شناخته شده و تاکنون وزارت آموزش و پرورش به صورت سالانه آن را هدفمند، عالمانه و با دقت برنامه ریزی و برگزار می کند. فضای رسانه ای جهان، نگاه تخصصی به موضوعات مختلف علمی ,و آموزشی، توجه و تأکید برنامه ریزان درسی به فیلم های علمی، علاقه مندی دانش آموزان به بهره گیری از این رسانه آموزشی و اراده آموزش و پرورش بر تقویت حضور فیلم در کنار سایر رسانه های آموزشی، اهمیت این جشنواره را افزون نموده تا آنجا که با جدیت، حضور مؤثر هنرمندان فیلم ساز در یک رقابت خوب و سالم در جشنواره رشد از یک سو و گسیل فیلم های علمی و آموزشی به مدارس و کلاس های درسی و استفاده معلمان و دانش آموزان از دستاوردهای این جشنواره را از سوی دیگر دنبال می کنیم. علی احمدی؛ وزیر آموزش و پرورش در ادامه پیام خود به سی و هشتمین جشنواره فیلم رشد تاکید کرده است: فرصت را مغتنم دانسته از حضور هنرمندان عزیز داخل و خارج از کشور در آوردگاه فیلم های علمی، آموزشی و تربیتی تقدیر و تشکر می نمایم و امیدوارم با همدلی تمامی اصحاب هنر و رسانه، فرهیختگان کشور و صاحب نظران تعلیم و تربیت برای کمال بخشی و ارتقای «جشنواره بین المللی فیلم رشد» در سال های آینده گام های ارزنده تر و بهتری برداریم.
به گزارش فارس، در ادامه، حمیدرضا کفاش دبیر جشنواره با ارائه آماری از فیلم‌های جشنواره سی‌وهشتم فیلم رشد پرداخت و جشنواره امسال را از نظر کمی و کیفی مورد بررسی قرار داد.
در ادامه، مراسم تجلیل از مدیران پیشین جشنواره رشد برگزار شد و از مرحوم احمد مهرپرور، مهدی کلهر، کمال حاج‌سیدجوادی، محمدعلی رجبی، محسن چینی‌فروشان، محمد سعیدی تهران، سید احمد حسینی، هاشم فرزانه، بهرام فیض‌آبادی، رحمت‌الله محرابی، احمد جولایی و احمد وحدتی تربتی تجلیل شد که دختر مرحوم مهرپرور جایزه وی را دریافت کرد و مهدی کلهر غایب بود.
در ادامه از مسؤولان اجرایی پیشین و همکاران برتر جشنواره رشد در دوران گذشته، علی بابازاده، زنده‌یاد حسین صولتیان، فرید فرخنده کیش، هوشنگ خواجه محمودی و بهروز صمدی مطلق، احمد طالبی‌نژاد، میریونس نوروزیان، مهدی غفاری، غلامحسین قربانیان، حسن بهرام زاده، علی رضایی، ایرج محمدی و محمود رضایی‌نژاد قدردانی به عمل آمد.
سینما فلسطین، ‌فرهنگسراهای اشراق و بهمن، کانون‌های امام علی (ع) منطقه 15 و منطقه 5 آموزش و پرورش و سالن دانشگاه‌های علامه طباطبایی و شهید رجایی مکان‌های نمایش فیلم‌های منتخب جشنواره فیلم رشد از 10 تا 17 آبان ماه در تهران هستند.
جشنواره فیلم رشد با 44 سال سابقه و 37 دوره برگزاری قدیمی‌ترین جشنواره فیلم در ایران است که هر ساله توسط وزارت آموزش و پرورش برگزار می‌شود


  
  

فیلم‌های کیمیایی، میرکریمی و شایقی وارد شبکه نمایش‌خانگی شد

ده عنوان فیلم سینمایی ایرانی و خارجی در هشتمین مرحله از توزیع آثار سینمایی در سال جاری با قیمت ویژه از سوی موسسه رسانه‌های تصویری معاونت امور سینمایی وارد شبکه نمایش خانگی کشور شد.

    به گزارش سایت سینمایی سوره به نقل از روابط عمومی موسسه رسانه‌های تصویری، در این مرحله فیلم سینمایی «حقیقت گمشده» به کارگردانی محمد احمدی محصول سال (1386) با فاصله کوتاهی پس از اکران خود در سینماها به شبکه ویدئویی آمد.فیلم‌هایی چون «جلیقه» به کارگردانی جان می بوری (محصول مشترک سال 2005آمریکا و آلمان)،«بچه‌های جاسوس3» به کارگردانی رابرت رودریگوئز (محصول سال 2003 آمریکا) و «نانه» به کارگردانی سمیر کارنیک (محصول سال 2006 هندوستان) نیز از دیگر عناوینی هستند که در این مرحله عرضه شدند.
    براساس این گزارش، همچنین فیلم‌های «دندان مار» به کارگردانی مسعود کیمیایی (محصول سال 1368)، «زیر نور ماه» به کارگردانی رضا میرکریمی (محصول سال 1379)، «شراره» به کارگردانی سیامک شایقی (محصول سال 1378)، «بادام‌های تلخ» به کارگردانی کاظم معصومی (محصول سال 1376)، «سوگند خونین» به کارگردانی راج کمار سانتوشی (محصول سال 1996 هندوستان) و «سرگرد» به کارگردانی وریندر راج آناند (محصول سال 1998 هندوستان) برای دومین بار به شبکه نمایش خانگی آمدند.
منبع :http://news.parseek.com/Url/?id=2610990


  
  
نیکی کریمی و مریم بوبانی

حکایت جمع‌آوری بیلبوردهای «سه‌زن» به روایت منیژه حکمت و مسئول مربوطه

منیژه حکمت خبر داد: بیلبوردهای فیلم «سه زن» به دستور ارشاد استان تهران از سطح شهر جمع‌آوری شده است.

این کارگردان گفت: بعد از 2 هفته رفت‌وآمد و تغییراتی که مدام اعمال می‌شد، تنها تبلیغات فیلم را هم از ما گرفتند و از امروز این بیلبوردها را جمع کردند.

وی افزود: علت اصلی را بدحجابی بازیگران اعلام کردند درصورتی‌که حتی یک تار موی این بازیگران هم در این بیلبورد بیرون نبوده است.

حکمت با بیان این‌که به دنبال پخش تیزر این فیلم از تلویزیون است، ادامه داد: منتظر دستور آقای ضرغامی برای تخفیف پخش تیزر هستیم تا حداقل بتوانیم در این مدت باقی‌مانده از اکران، فیلم را زنده نگاه داریم.

وی خاطرنشان کرد: اگر چنین شیوه‌ای ادامه پیدا کند در اعتراض به رفتارهایی که می‌شود طی یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام و فیلم را از اکران پایین خواهیم آورد.

اما معاونت مشارکت‌های مردمی اداره ارشاد استان تهران گفت: بیلبوردهای «سه زن» که در سطح شهر نصب شد، طرحی که ما تصویب کرده‌ایم نبود.

علی جعفری در گفت‌وگویی با ایسنا درباره جمع‌آوری بیلبوردهای «سه‌زن» اظهار داشت: کانون تبلیغات فیلم طرحی را برای ما فرستادند و تأیید کردیم، اما از طرح دیگری برای بیلبوردها استفاده کردند.

این مسئول با تاکید بر اینکه؛ مسأله جمع‌آوری بیلبوردها حجاب بازیگران نبوده است، ادامه داد: اگر طرحی که از ما مجوز گرفته شده، استفاده شود، مشکلی برای تبلیغات شهری این فیلم وجود ندارد.

منبع : ایسنا

 


  
  
هشدار مدیرعامل خانه سینما به بازیگران
جام جم آنلاین: ‌محمد مهدی عسگرپور ، مدیرعامل خانه سینما در واکنش نسبت به حضور گلشیفته فراهانی در فیلمی آمریکایی، به همکاران سینمایی‌اش توصیه کرد: اگر می‌خواهید حضوری در فیلم‌های خارجی داشته باشید، آن را از ابتدا تا انتها ببینید، سینمای دنیا بویژه هالیوود بی‌رحمی‌های خودش را دارد که این برای دست‌اندرکاران خودش هم هست و خود آنها هم می‌دانند تاریخ مصرف مشخصی برای سینما دارند.

به گزارش ایسنا ، عسگرپور با اعلام این که حضور بین‌المللی عوامل سینمای ایران، اقدام مبارکی است، گفت: این پل‌های ارتباطی هرقدر برقرار بشود، به نفع مجموعه سینمای ایران است؛ اما احترام به قوانین و فرهنگ عمومی کشورمان جزو مسائلی است که در زیر چتر سینما ‌بودن از ملزومات آن است، مگر این‌که کسی مایل نباشد دیگر زیر این چتر حضور داشته باشد که آن هم بحث دیگری است.


  
  
میترا حجار هم به هالیود رفت


پس از فیلم «پیکره دورغ‌ها» و جنجال‌های پس از آن حضور حجار در فیلمی هالیوودی جالب توجه به نظر می‌رسد. میترا حجار در این فیلم به عنوان یکی از شخصیت‌های مکمل در آن ایفای نقش کرده است.


به گزارش فردا، «میترا حجار» با بازی در فیلمی هالیوودی ساخته «گابریل اسکات» با عنوان «Stellina Blue» به سینمای آمریکا پیوست.


بنابراین گزارش میترا حجار در این فیلم به عنوان یکی از شخصیت‌های مکمل در آن ایفای نقش کرده است.


«Stellina Blue» داستان زندگی یک زن و شانس مجدد وی برای تغییر زندگی است.


میترا حجار در این فیلم نقش میترای ایرانی را بازی می کند. در این اثر که شخصیت‌های ایرانی نیز در آن حضور دارند بازیگرانی چون «کریستیانو مائورو»?، «کریس کرامر» و «نوید نگهبان» نقش‌های اصلی را عهده‌دار هستند.


اسکات پیش از این، فیلم «فرار» را در سال 2006 کارگردانی کرده بود.


پس از فیلم «پیکره دورغ‌ها» و جنجال‌های پس از آن، حضور حجار در فیلمی هالیوودی جالب توجه به نظر می‌رسد.



به نظر می رسد با گسترش موج خروج بازیگران سینمای ایران از کشور، مسئولان فرهنگی باید تدبیری در خصوص این مسئله فرهنگی بیاندیشند.


منبع: عصر ایران


  
  
دعوت؛ فیلمی که یک بار دیدن آن هم مشقت بار است
برو جنگی بساز
 
 Image
 
نقد فیلم، علی ابراهیمی - از موضوعی نسبتا بکر و با حضور انبوه بازیگران مطرح، فیلمی ساخته شده است که اگر نام کارگردان را ندانید، ممکن است هر آن سالن سینما را ترک کنید و از کارگردانی که فیلم‏هایش را معمولا می‏توان چندین بار دید و لذت برد، اثری ساخته شده است که با مشقت می‏توان یک بار دیدن آن را به پایان برد. 
دعوت؛ پنج اپیزود با موضوع مشترک سقط جنین که در آن، مشغله کاری، فقر، لغرش در استفاده از یک راهکار جدید پزشکی و موقعیت نامناسب سنی یا اجتماعی، پنج زوج را به مسیری سوق می‏دهد که سقط جنین، آسان‏ترین راه گزیز از مخمصه‏ای می‏‏شود که یک یا هردو والد را درگیر خود می‏سازد.
تصور فیلمی که از چنین طرح فیلمنامه‏ای ساخته ‏شود، بدون دیدن محصول، شاید گیرا و حتی تکان‏دهنده جلوه کند، اما آنچه که پس از تاریک شدن سالن و آغاز فیلم، دقیقه به دقیقه تماشاگر را آزار می‏دهد، مجموعه‏ای به شدت کارگردانی نشده است که با مساله‏ای کاملا دست‏نیافتنی و به قولی فضایی آغاز می‏شود، با بازی اغراق شده و  تحمل ناپذیر بازیگرانی که به قصد نمایش فقر به سیاه بازی می‏پردازند، ادامه پیدا کرده، با روایت موقعیت غیرمعمول یک زوج کهنسال و زوجی که اهدای تخمک را تجربه می‏کنند به فضاهای کمیک و فضایی دو اپیزود اول برگشت کرده و در نهایت با تلاش برای انتقال تمام بار فیلم برروی اپیزود احساسی و تکراری انتهایی پایان می‏پذیرد.
گذشته از ضعف عمده در به تصویر درآوردن فیلمنامه، به نظر می‏رسد بازیگردانی، بازیگری و یا انتخاب بازیگران برای بیشتر موقعیت‏های فیلم نیز - به وِیژه در اپیزودهای ابتدایی - به درستی انجام نشده است. مشکل بازی‏ها که در طیفی از بازی بسیار ضعیف (محمدرضا فروتن) تا به سختی پذیرفتنی (سیامک انصاری طناز) تا نسبتا قابل قبول (مریلا زارعی) و معمولی (بقیه بازیگران) قرار گرفته‏اند، مساله‏ای است که به نظر می‏رسد نقص کارگردانی را برجسته‏تر می‏سازد و حضور پرتعداد بازیگران مطرح نیز نمی‏تواند آن را کمرنگ کند.
در نگاه کلی، دردمندی کارگردان و فیلمنامه‏نویس(نویسان) نسبت به دردهای مدرنی که می‏رود در جامعه سنتی ایرانی مزمن شود، از بسیاری از تک‏گویی‏ها و نماهای فیلم قابل احساس است، اما ساخت فیلم درنهایت آنچنان ضعیف و پرنقص انجام شده است که همین بیان درد و انتقال پیام نیز به درستی و به صورت تاثیرگذار انجام نمی‏شود.
به عبارت دیگر، مساله سقط جنین گرچه احتمالا همآنگونه که فیلم سعی دارد با نماهای هوایی از شهر انتقال دهد روبه گسترش و مساله‏ساز است، اما انتقال این پیام توسط یک فیلم مستند کم هزینه در مقایسه با فیلمی که حاتمی کیا ساخته است، بسیار راحت‏تر انجام شدنی است. درحالیکه روایت این درد قاعدتا باید بر پرده رویایی سینما و بر بستر داستان بهتر و تاثیرگذارتر صورت پذیرد.
به جرات می‏توان گفت حاتمی‏کیا در آثار اخیر خود، چه در تلویزیون و چه اینک در سینما به وضوح ناموفق عمل کرده است. اگر نیش و کنایه‏های غیرمنصفانه، زمانی باعث شد که کارگردان مهاجر، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشه ای، روبان قرمز و ارتفاع پست تصمیم بگیرد "دیگر فیلم جنگی نسازد"، اما واقعیت تلخ ضعف فاحش آثار اخیر به مراتب دردناک‏تر از انتقادات نرم گذشته است.
اگرچه نامزدی در چندین بخش جشن سینمای ایران و برخی موارد مشابه ممکن است انگیزه‏ای گول‏زننده برای ادامه گام زدن حاتمی‏کیا در مسیر نسبتا جدیدش باشد، اما به نظر می‏رسد اینک وقت آن باشد که سینمایی‏ها و سینماروهای حاتمی کیا پسند، این احتمال را پیش روی او قرار دهند که شاید بهتر باشد ابراهیم دوباره به جنگ برگردد. یک نفر بهتر است به ابراهیم حاتمی کیا بگوید: یا مثل خودت بساز، یا لطفا نساز و خاطرات سینمایی خوب ما را خراب نکن. برو جنگی بساز

  
  

سریال روزگار قریب یا روزگار غریب؟!!!!



 


سریال روزگار قریب به کارگردانی کیانوش عیاری که روزهای دوشنبه از شبکه سه سیما پخش می شود در پایان راه خویش است. این سریال درباره زندگی دکتر محمد قریب که پزشک اطفال بوده می باشد. روزگار قریب روایتگر غریبی از زمانه دکتر قریب است.


 


درباره کیانوش عیاری: متولد 1330 در اهواز. دیپلم


از سینمای آزاد آغاز کرد و پس از ساخت چند فیلم 8 میلیمتری به سینمای حرفه ای راه یافت. سه فیلم اول جزو بهترین های آن سالها بودند. بطوریکه تنوره دیو در چهارمین جشنواره و آنسوی آتش در ششمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای او به ارمغان آوردند. پس از این سه فیلم، عیاری به سینمای کمدی روی آورد و دو فیلم تجاری خوش ساخت را کارگردانی کرد که هر دو از پرفروشها بودند. در اواسط دهه هفتاد بودن یا نبودن را ساخت که با استقبال گرم منتقدان و با استقبال سرد عموم (به دلیل اکران نامناسب) روبرو شد. همچنین ساخت فیلم سفره ایرانی او سه سال به درازا کشید.1 آخرین فیلم سینمای عیاری "بیدار شو آرزو" است که درباره زلزله اسفناک بم می باشد و در همان زمان رخداد زلزله فیلمبرداری شده است.


درباره محمد قریب: دکتر محمد قریب در سال ???? در تهران متولد شد. پدرش مرحوم علی اصغر خان قریب و از مردم روستای گرکان از توابع آشتیان بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان سیروس و متوسطه را در دارلفنون تهران (دارالمعلمین) گذراند . او در سال ???? شمسی در زمره اولین گروه دانشجویان ایرانی بود که برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به فرانسه رفتند. وی در پایان سال اول در شهر رن فرانسه موفق به دریافت جایزه لابراتور تشریح دانشکده پزشکی شد. وی در سال ???? نخستین ایرانی بود که توانست در کنکور انترنی بیمارستان پاریس موفق شود. 2


دکتر قریب ، به پاس خدمات چشمگیر علمی ، به دریافت نشان دانش از دانشگاه تهران و نشان درجه اول فرهنگ از وزارت آموزش و پرورش و نشان عالی لژون‌ دونور از دولت فرانسه نائل گشت. 2


محمد قریب از دوستان نزدیک مهندس مهدی بازرگان بود و در ماجرای اخراج 10 نفر از استادان دانشگاه توسط محمدرضاشاه ، هر دو نفر همراه با 8 استاد دیگر موقتا اخراج شدند اما بعد از مدتی به سر کلاسها بازگشتند.


روزگار قریب به لحاظ ساختار روایی دارای دو بخش می باشد. بخش اول آخرین روزهای زندگی دکتر محمد قریب را در بیمارستان کودکان نشان می دهد در حالی که در بیمارستانی که خودش رییس است بستری شده است و بخش دوم روایتی است که دکتر محمد قریب برای خود واگویه می کند. روایتی که اتفاقات آن مشابه همان اتفاقاتی است که در بخش اول می افتد. مثلا در یک قسمت نشان داده می شود که در بیمارستان دکتر محمد قریب دختر 15 یا 16 ساله ایی بستری شده است. دختر برای اینکه با یک پیرمرد 70 ساله ازدواج نکند مرگ موش خورده تا خود را بکشد اما نجات یافته است. مادر دختر بیشتر از آنکه به پزشکها اعتماد کند به زن فالگیر اعتماد دارد و او را مخفیانه به بیمارستان آورده تا مشکل!! دخترش حل!! کند. ... دختر بعد از یک سلسله اتفاقات خاصی خود را از پنجره بیمارستان به پایین پرتاب می کند و می میرد. عیاری در بخش اول فیلم چنان ماهرانه- با آن وقت اندکی که این بخش دارد- میزان خرافه پرستی و فقر را نشان می دهد که بیننده را با خود همراه میکند . در بخش دوم این قسمت زمان کودکی دکتر قریب نشان داده می شود که فقر و نادانی باعث شده است که مردم بیش از آنکه به عالمها رجوع کنند گرفتار خرافات عمیق شده اند.


اینگونه تکرار مشابه وقایع در دو دوره سریال زندگی محمد قریب نشان دهنده سبک واقعگرایانه ایی است که عیاری برای سریال خود برگزیده است تا از طریق آن یادآور این جمله سینوهه، پزشک معروف مصری باشد (قریب به مضون) که


انگار عیاری بر آن است تا از طریق این تکرار به ما یادآور باشد که این رشته سر دراز دارد.


 


این سریال فرصت خوب و کارگاه آموزش بازیگری، کارگردانی و بازیگیری از بازیگران، برای آنهایی بود که می خواستند چیزی درباره فیلم و سینما بدانند. عیاری چنان در خلق فضا و راهنمایی بازیگران استادانه عمل کرده است که بی شک مدتها قسمتهایی از این سریال می تواند در آموزشگاه های هنری تدریس شود و برای هنرجویان فرصت مغتنمی باشد که فیلمی را ببینند که دارای خیلی از شاخصه های برتر سینمایی می باشد. بازیهای روان " مهدی هاشمی" در نقش دکتر محمد قریب و "مهران رجبی" در نقش میزرا علی اصغر پدر دکتر قریب و بازی به یادماندنی و پر از صمیمیت مرحوم " حسین پناهی" در چند قسمت اول سریال چنان جذاب و دیدنی بود که اکثر تماشاگران مدتها آنها را به خاطر خواهند داشت. این بازیهای روان در یک بده بستان و تعامل خوب بین کارگردان و بازیگران و هزینه ساخت ویژه ( که این سریال جزوه سریالهای وپژه سیما بود و به ازای هر دقیقه از سریال بین 5 الی 10 میلیون تومان هزینه شده است) با فضا پردازی عالی و قصه روان عیاری چنان خوب در هم آمیخته است که به دور از شعارزدگی منجر به تولید سریالی شده است که نه تنها نام محمد قریب را در ذهن مخاطبانش حک کرد بلکه توانست روایتی اندک از تاریخ کشورمان باشد، روایتی که به دور از هر گونه شعار و بزرگنمایی بود و بی هیچگونه تعصب بی جایی.


 عیاری حتی گاهی استادانه از کنار خطوط قرمز!! می گذشت و می دانست چگونه همه چیز را با توجه به عادت ما شرقیها، سربسته و به اصطلاح تبریزیها توی پاکت (پاکات.تی) بیان کند.


آدمهای سریال روزگار قریب از جنس مردم هستند. کار فوق العاده ایی نمی کنند، سعی شده است که از قهرمان سازی پرهیز شود و کاراکترها ما به ازای خارجی داشته باشند.


 ...


 


1- منابع اینترنتی


2- ویکی پدیا


  
  

لئوناردو دی کاپریو: گلشیفته یک بازیگر خارق العاده است

 

گلشیفته فراهانی و لئوناردو دی کاپریو در مجموعه دروغ ها

 تمجید ریدلی اسکات و دی کاپریو از بازی گلشیفته فراهانی

همزمان با انتشار تصاویر جدید از فیلم «مجموعه دروغ ها» ساخته جدید ریدلی اسکات، اطلاعات و اظهارنظرهای جدیدی درباره این فیلم از سوی سازندگان آن دیروز در منابع خبری مختلف منتشر شد. در حالی که گلشیفته فراهانی این روزها در سوئد به سر می برد و همراه عوامل سازنده فیلم «سنتوری» داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر در جشنواره «یاری» این کشور شرکت کرده است، مسوولان امور تبلیغی و اطلاع رسانی کمپانی وارنر پخش کننده فیلم «مجموعه دروغ ها» طی روزهای گذشته اطلاعات جدیدی درباره این فیلم در اختیار رسانه های خبری قرار دادند. در فاصله کمتر از دو هفته تا اکران فیلم کمپانی وارنر علاوه بر ایجاد تغییراتی در سایت رسمی فیلم، عکس های جدیدی از فیلم در کنار نظرات سازندگان فیلم درباره نحوه ساخت فیلم منتشر شده است. همچنین چند رسانه دیگر هم به انجام گفت وگوهایی با عوامل پرداختند گلشیفته فراهانی هم جزء آنها است. با اطلاعات جدید منتشره مشخص شد شخصیت «عایشه» به طور قطع یک پرستار ایرانی- اردنی مقیم امان (پایتخت اردن) است که در یک کلینیک محلی مخصوص پناهندگان فعالیت می کند. همان طور که پیش از این در روزنامه اعتماد نوشته شده بود شخصیت عایشه تغییر یافته شخصیت «آلیس» در کتاب اقتباس شده برای فیلم است که ویلیام موناهان فیلمنامه نویس با مشورت دیوید ایگناشس نویسنده کتاب آن را در قالب یک دختر ایرانی- اردنی تصویر کرده است.

برخورد لئوناردو دی کاپریو با گلشیفته فراهانی در فیلم هنگامی رخ می دهد که شخصیت راجر فریس مامور اطلاعاتی بلندپایه سیا در جریان ماموریتش برای به دام انداختن تروریست معروف «سلیمان» مجروح می شود و در کلینیکی که فراهانی در آن کار می کند بستری می شود.

برخورد لئوناردو دی کاپریو با گلشیفته فراهانی در فیلم هنگامی رخ می دهد که شخصیت راجر فریس مامور اطلاعاتی بلندپایه سیا در جریان ماموریتش برای به دام انداختن تروریست معروف «سلیمان» مجروح می شود و در کلینیکی که فراهانی در آن کار می کند بستری می شود. ریدلی اسکات کارگردان معروف فیلم دیروز درباره نحوه انتخاب فراهانی برای نقش عایشه گفت؛ «ما خیلی خوشبخت بودیم که او را به دست آوردیم. گلشیفته یکی از مهم ترین بازیگران زن ایرانی است. من او را نخستین بار در یک نوار ویدئویی که فیلمی از او داشت، دیدم که بسیار تاثیرگذار بود. بسیار فوق العاده و یک بازیگر کلاسیک کامل بود.

گلشیفته فراهانی و لئوناردو دی کاپریو در مجموعه دروغ ها

 بعد سرانجام توانستیم او را از نزدیک ببینیم. انرژی خاصی داشت که توصیفش مشکل است.» اسکات با این توصیف که «از او انرژی و شور خاصی تراوش کرد» از زیبایی خاص فراهانی و اینکه «دوربین واقعاً او را دوست دارد» صحبت می کند. فراهانی هم در این گفت وگو که امانوئل لوی آن را انجام داده است در توصیف شخصیت عایشه می گوید؛ «عایشه یک پرستار است اما عملاً به اندازه یک پزشک آگاهی دارد. در آغاز او فریس را جالب می یابد اما به صورت جدی به او توجه نمی کند. وقتی کشف می کند که او یک قلب رئوف دارد به خودش اجازه درگیری بیشتر می دهد.»

 امانوئل لوی در گزارش اش این نکته را مورد تاکید قرار داده که ویژگی های مذهبی مسلمانان بر ارتباط بین شخصیت های فریس و عایشه سایه افکنده و سازندگان فیلم نیز این نکته را مورد توجه قرار داده اند. آنچنان که شخصیت عایشه با بازی فراهانی از تماس با دی کاپریو خودداری می کند. در این باره ریدلی اسکات توضیح داده است؛ «فریس حتی نمی تواند با عایشه دست بدهد چون می داند که این موضوع می تواند برای او خیلی بد باشد.»

 در ادامه گزارش صحبت های لئوناردو دی کاپریو درباره گلشیفته آمده که در نوع خود جالب است. دی کاپریو گفته است؛ «گلشیفته یک بازیگر خارق العاده است. بخشی از ناآگاهی او نسبت بر روابط زنان و مردان در فیلم های غربی بر روابط فریس و عایشه سایه افکنده که او به خوبی از عهده اجرای آن برآمده است. فریس احساس نزدیکی بسیار زیادی به عایشه دارد. او بسیار به فرهنگ عایشه و سنت او احترام می گذارد و برای توسعه ارتباطش با او فعالیت می کند.» «لئو بسیار بزرگ بود.» این شروع صحبت های گلشیفته درباره دی کاپریو است که چنین ادامه پیدا می کند؛ «او بسیار بخشنده بود و به من احساس راحتی کامل می داد. او واقعاً به من کمک زیادی کرد. همکاری با او برای من افتخار بزرگی بود.» صحبت های تهیه کننده اجرایی درباره بازی گلشیفته و دی کاپریو پایان دهنده این گزارش است که از حاصل فوق العاده این ترکیب صحبت کرده است. جمعه 10 اکتبر (19 مهر) اکران رسمی فیلم شروع می شود در حالی که نمایش های ویژه افتتاحیه فیلم از هفته آینده آغاز می شود. ظاهراً نیویورک اولین مقصد عوامل است که فراهانی نیز در آن حاضر خواهد بود.

منبع : سینمای ما